شاخ طلا،گاوِ مَش حسن؟!تو این جا چی کار میکنی/
من امروز صبح با مامانت اومدم اینجا...
اون می خواست بنفشه تازه بخره،اومد دِهِ ما منم دلم میخواست یه عیدی خوب بهت بدم،دیدم چی بهتر از کودِ تازه؟
اُه،مهربون و بخشنده ای شاخ طلا!
بیا تو هم یکی از این بنفشهها رو به عنوان عیدی از من قبول کن!
لیلی...چرا ساقۀ بنفشه بی رنگه؟
سبزهای که مامان گوشۀ حیاط سبز کرده رو ببین!
اونم بی رنگه...
یعنی چی شده؟
[[page 33]]
انتهای پیام /*