نیکی بچهداری میکند!
قسمت اول
یک روز معمولی مثل همیشه، نیکی روپائی هایش را میشمرد که:
دو هزار و یک، دو هزار دو....
نیکی
نیکی جون یه کم یواش تر بزن!
نیکی ، یه لحظه بیا تو ، کارت دارم
خانم همسایه!
یعنی چه کارم داره؟
نکنه فهمیده که من با توپ زدم بوتۀ گلِ دَمِ در خونه شون رو شکستم!؟
سلام... چی کارم ...
واااا!
[[page 17]]
انتهای پیام /*