مجله کودک 41 صفحه 7

کد : 108565 | تاریخ : 20/04/1381

و یک پدر و مادر معتاد دارد کار می دهد؟ امّا احسان باید کار کند. او مرد خانه است و اگر کار نکند، تکلیف خواهرهای کوچکترش چه میشود؟ اعضای انجمن حمایت از کودکان، که بچههای دروازه غار همه آنها را خاله و عمو صدا می­کنند، خوشبختی را برای این بچههـا پررنگتر کردهاند. چند وقتی است که بچههایی که از8 صبح تا 8 شب کار میکنند، میتوانند جمعهها درس بخوانند. مسئوولین انجمن برای رسیدن به این بچهها، برای رفاقت و صمیمیت با آنها و برای این که آنها را از کوچههایی که پر از وحشت، دعوا، نفرت، گرسنگی و اعتیاد است، بیرون بیاورند، سالها زحمت کشیدهاند. جمعههای زیادی زیر سایة درختها، و روی زمین خیابانها، کلاسها را با 2، 3 کودک تشکیل دادهاند. حالا چند سال گذشته و یک خانه قدیمی کوچک، در یکی از کوچه پس کوچههای دروازه غار، برای هـر روز بچههایی که در سیاهیهای شهر دست و پا میزنند، یک مکان امن است. خانه کودک با یک حیاط کوچک که برای درست کردنش، روزهای زیادی زحمت کشیدند، حالا برای بچههای خیابانی دروازه غار، همة خوشبختی است. جایی که میتوانند همة تاریکیها و سیاهیهای محله و خانوادههایشان را پشت درهای آن بگذراند و

[[page 7]]

انتهای پیام /*