مجله کودک 50 صفحه 16

کد : 108898 | تاریخ : 21/06/1381

مردی که ماه را نجات داد از مجموعه داستانهای یونسکو مترجم: مهرداد تهرانیان راد یک شب مرد مهربانی به داخل چاهی نگاه کرد و عکس ماه را توی آب دید. با خود گفت «ای وای ... ماه توی چاه افتاده.» در حالی که ناراحت شده بود و با خودش حرف میزد با عجله رفت و یک قلاب که به سر طناب بلندی بسته شده بود آورد. به سرعت قلاب را به داخل چاه انداخت و سر طناب را گرفت. قلاب به آب رسید و به ته چاه رفت و نوک آن به یک سنگ گرفت. مرد خیال کرد که ماه را گرفته است. با زور زیادی طناب را بالا کشید، اما ناگهان قلاب در رفت و مرد به شدت از پشت روی زمین افتاد و بیهوش شد. پس از مدتبی وقتی چشمانش را باز کرد، اولین چیزی که به چشمش خورد ماه بود که در آسمانمیدرخشید.مردباآن کهدرد زیادی داشت اما با خوشحالی گفت «پشتم شکست، اما خدا را شکر که ماه بالاخره از چاه نجات پیدا کرد!»

[[page 16]]

انتهای پیام /*