مجله کودک 56 صفحه 21

کد : 109047 | تاریخ : 02/08/1381

دوششان می­گذارند. البته امیدوارم دزدی که من پیدا می­کنم، دو پا یا دو تا چشم نداشته باشد والا حسابی کنف می­شم. اگه یه روز ملوان شوم، دلم می­خواهد کف کشتی­ام یک سوراخ درست کنم تـا با ماهیهایی که از زیر کشتی رد می­شوند سلام و علیک کنم و دلم می­خواهد بادبانها را هم سوراخ سوراخ کنم تا بتوانم دریا را زا توی سوراخها تماشا کنم. دلم می­خواهد وقتی ملوان شدم، ماهی­ها را از دریا به آسمان بیاندازم و مرغهای دریایی را مجبور کنم که به زیر آب بروند. خیلی خنده­دار می­شود. مگه نه؟ همه دلشان می­خواهد وقتی بزرگ شدند دکتر یا مهندس شوند. اما من دوست دارم ملوان کشتی شوم، بعد با یک کشتی بزرگ در دریا سفر کنم. من دلم می­خواهد دردریاها یک دزد دریایی پیدا کنم و از او بپرسم که چرا همه دزدهای دریایی یک پا و یک چشم دارند و چرا همیشه یک طوطی روی دلم می خواهد ملوان کشتی شوم یادداشتهای یک دانش آموز دیوانه

[[page 21]]

انتهای پیام /*