دوششان میگذارند. البته امیدوارم دزدی که من پیدا میکنم، دو پا یا دو تا چشم نداشته باشد والا حسابی کنف میشم.
اگه یه روز ملوان شوم، دلم میخواهد کف کشتیام یک سوراخ درست کنم تـا با ماهیهایی که از زیر کشتی رد میشوند سلام و علیک کنم و دلم میخواهد بادبانها را هم سوراخ سوراخ کنم تا بتوانم دریا را زا توی سوراخها تماشا کنم.
دلم میخواهد وقتی ملوان شدم، ماهیها را از دریا به آسمان بیاندازم و مرغهای دریایی را مجبور کنم که به زیر آب بروند.
خیلی خندهدار میشود. مگه نه؟
همه دلشان میخواهد وقتی بزرگ شدند دکتر یا مهندس شوند.
اما من دوست دارم ملوان کشتی شوم، بعد با یک کشتی بزرگ در دریا سفر کنم.
من دلم میخواهد دردریاها یک دزد دریایی پیدا کنم و از او بپرسم که چرا همه دزدهای دریایی یک پا و یک چشم دارند و چرا همیشه یک طوطی روی
دلم می خواهد
ملوان کشتی شوم
یادداشتهای
یک دانش آموز دیوانه
[[page 21]]
انتهای پیام /*