مجله کودک 56 صفحه 27

کد : 109053 | تاریخ : 02/08/1381

چهارم آبان همان سال در حالی که سخت خشمگین شده بودند، فرمودند: «این مردک از گذشته­ها عبرت نگرفته، بازهم دست به کارهای خلاف شرع می­زند، باید تکلیفش را روشن کنیم.» جنبش زیادی در محل سخنرانی امـام به وجود آمد. امام سخنرانی مفصلی کردند. چند روز بعد بود که ماموران شاه، شبانه به منزل امام یورش بردند و ایشان را دستگیر و تبعید کردند. کمی دورتر از منزل امام، آن مرد ایستاده بود، زیر نور کم چراغ کوچه، برق اشک روی گونه­های او دیده می­شد و به دستگیری امام نگاه می­کرد. نام داشت و در آن نوشته شده بود دادگاههای ایران صلاحیت رسیدگی به جرم­های امریکاییان را ندارند بلکه دادگاههای امریکا باید به این نوع جرم­ها رسیدگی کنند. مرد ساعاتی بعد به قم رسید. ماجرا به اطلاع حجت الاسـلام محلاتی و آیت الله مطهری رسانده شد. آنها درباره کاپیتولاسیون با هم گفتگو کردند. مصونیت امریکایی­ها در ایران توهین بزرگی به ملت ایران بود. بنابراین تصمیم گرفتند موضوع را به اطلاع امام برسانند. فردای آن روز، آندو در محله یخچال قاضی­قم، در خانه امام را زدند. در اتاق امام موضوع را مفصل به اطلاع ایشان رسانند. امام تصمیم به سخنرانی گرفتند و در

[[page 27]]

انتهای پیام /*