
من خودم دید
داشتی با یکی حرف
می زدی...
یعنی
اما چی؟
پیام رمزی شاخ طلا چه معنا داره ن را ببینید.
یادداشتهای
یک دانش آموز دیوانه !
اگر مجری تلویزون بودم...
اگر مجری تلویزیون میشدم، هیچ وقت موهایم را اصلاح نمیکردم و لباسهایم را هیچ وقت اتو نمیزدم. چون تلویزیون خانه ما آن قدر برفک و پرش دارد که مو و لباس مجریها همیشه به هم ریخته است.
اگر مجری تلویزیون شوم، همیشه پیراهن سفید و شلوار مشکی میپوشم تا کسانی که تلویزیون رنگی دارند نتوانند به کسانی که تلویزیون سیاه و سفید دارند پز بدهند.
اگر مجری تلویزیون شوم، یک شلنگ آب با خودم میبرم تا به برنامهها به اندازۀ کافی آب ببندیم.
اگر توی تلویزیون بروم، به شیشۀ تلویزیون سنگ میزنم تا با یک سنگ، شیشۀ چند میلیون تلویزیون را بشکنم!
[[page 21]]
انتهای پیام /*