مجله کودک 64 صفحه 21

کد : 109299 | تاریخ : 28/09/1381

لبخند دوست یادداشتهای یک دانش آموز دیوانه اگر یک آرایشگر بودم، چه کا می کردم؟ اگر آرایشگر بودم، تنها نیمه سمت چپ سر مشتریان را اصلاح می کردم. این کار یک فایده مهم دارد، آن هم این که هر وقت مشتری در آینه، نصفه اصلاح نشده سرش را ببیند و آن را با نیمه اصلاح شده سرش مقایسه کند، به اهمیت کار ما سلمانیها پی می برد و بیشتر قدر ما را می داند و می فهمد که اگر ما نبودیم، آدمها چقدر زشت می شدند! اگر آرایشگر بودم، روی سر بابابزرگ، چمن می کاشتم تا از ریختن موهایش غصه نخورد. اگر آرایشگر بودم، روغنهای عجیب وغریبی را که مشتریهای جوان روی سرشان می مالند، جمع می کردم و در پیت حلبی 5 کیلویی می فروختم. اگر روزی آرایشگر شوم،هیچ وقت لباس سفید نمی پوشم،چون ممکن است که مشتریها مرا با آقای دکتر اشتباه بگیرند و از من قرص و دوا بخواهند اگر روزی آرایشگر شوم،موی همه معلمها وناظمها را کوتاه می کنم تا این قدر ما دانش­آموزان را مثل هندوانه نارس، کچل نکنند!

[[page 21]]

انتهای پیام /*