مجله کودک 85 صفحه 6

کد : 109788 | تاریخ : 08/03/1382

امتحان غول نیست نگرانی از چشمهایش پیداست. مدام این پا وآن پا می کند و گاهی هم از شدت اضطراب ناخن های دستش را می جود. امروز برای «علی» با روزهای دیگر متفاوت است . چرا که امروز قرار است او یکی از امتحانات آخر سالش را پشت سر بگذارد. علی می گوید: «از روزی که امتحانات آغاز شده است ، روزی نیست که برایم با خیال راحت گذاشته باشد، حتی شبها هم در خواب کابوس امتحان و نمره صفر را می بینم.» از علی می پرسم: چه چیزی باعث شده است که تا این اندازه از امتحان بترسی؟ علی پاسخ می دهد: «خودم هم درست نمی دانم. اما هر سال وقتی که موقع امتحانات آخر سال می شود، ترس و اضطراب به سراغم می آید و تا زمان تحویل کارنامه ها هم دست از سرم بر نمی دارد. راستش را بخواهید همین وحشت از امتحان هم خیلی وقتها باعث می شود تا وقتی که سر جلسه امتحان هستم، هر چه را که خوانده ام و یاد گرفته ام فراموش کنم و درست مثل دانش آموزانی که اصلاً خود را برای امتحانات حاضر نکرده اند، ورقه امتحانی را تقریباً سفید و بدون جواب تحویل بدهم.» «مصطفی افشار» یکی از همکلاسیهای علی است و به همراه او در کلاس چهارم دبستان درس می خواند مصطفی می گوید: « به نظر من علی بیش از حد، امتحانات را جدی گرفته است» می گویم. یعنی به نظر تو نباید امتحانات را جدی گرفت؟ پاسخ می دهد: خب شکی نیست که امتحانات به اندازه خود مهم و جدی هستند، اما اگر قرار باشد همه مثل علی از امتحان برای خود یک غول بزرگ و وحشتناک بسازند، آن وقت امتحان بیشتر از اینکه فایده ای برای دانش آموزان داشته باشد، ضرر هم دارد.» می پرسم: جدّاً امتحان چه فایده هایی می تواند داشته باشد؟ پاسخ می دهد: «به نظر من مهمترین فایده امتحان این است که هر کس می تواند میزان موفقیتش را در یادگیری مطالب درسی آزمایش کند و لااقل خودش بفهمد که درس و مدرسه چقدر برای او مفید بوده است.» نسترن واحدی 11 ساله است و در کلاس پنجم دبستان درس می خواند. او امسال برای اولین بار امتحان نهایی را تجربه می کند. نسترن می گوید: برای کسانی که مثل من برای اولین بار امتحان نهایی می دهند، این نوع امتحان کمی از امتحانات معمولی سخت تر است. می پرسم: چرا؟ پاسخ می دهد: برای اینکه برای اولین بار ما باید در جایی به غیر از مدرسه خودمان امتحان بدهیم و همین ناآشنایی ما با محیط امتحان، خودش کمی امتحان نهایی را سخت تر نشان می دهد. از طرفی دیگر ما عادت کرده ایم معمولاً موقع امتحانات، معلم خودمان بالای سرمان باشد. اما در جلسه امتحان نهایی همه معلمها با ما غریبه هستند و با وجود اینکه در مهربانی چیزی از معلمهای خودمان کم ندارند، اما ما باز هم به آنها عادت نداریم. این خودش برای ما که برای اولین بار امتحان نهایی می دهیم، سخت است.»

[[page 6]]

انتهای پیام /*