مجله کودک 89 صفحه 29

کد : 109955 | تاریخ : 05/04/1382

«توی این اتاق بوی خفیف بتونه می آید. به علاوه من تراشه چوبی پیدا کرده ام که روی آن هم بتونه هست. دزد باید باچوب و بتونه سر وکار داشته باشد!» زن حیرت زده که باحالت معصومانه ای به بازرس خیره شده بود، از دهانش پرید: «شیشه بری موزر، از پنجره اتاق خواب می شود شیشه بری را دید!» بازرس به نشانه تایید سر تکان داد و گفت: متشکرم. من تا نیم ساعت دیگر بر می گردم.» وقتی «مشتری» احتمالی خودش را بازرس جنایی معرفی کرد،موزر شیشه بر، دهانش از تعجب باز و چشمهایش گشاد شد. آقای موزر، من باید این احتمال را بدهم که در مغازه شما یک دزد وجود دارد، از خانه ای درست در نزدیکی شما یک جعبه پول دزدیده شده. موزر به خود پیچید و گفت:«حتماً اشتباهی شده، آقای بازرس!» کمی بعد،وقتی بازرس رولر جعبه را زیر محل نشیمن بارکش مغازه کشف کرد، آقای موزر در حالی که از خشم نفسش به شماره افتاده بود وارد کارگاه شد،جایی که دو کارگرش مشغول کار بودند.در حالی که به شدت دست هایش را تکان می داد، برای آن ها دلیل حضور بازرس را توضیح داد و به آنها دستور داد که حقیقت را بگویند. ولی کارگرها فقط به نشانه منفی سر تکان دادند. آن وقت مامور در برابر آنها ایستاد وگفت:« بین ساعت ده تا ده و بیست دقیقه جعبه دزدیده شده. آقای وایزل، شما در این زمان چه می کردید؟» کارل وایزل کارگر آب دهانش را قورت داد و گفت:«کمی عجیب است،ولی من پیش دکتر بودم، کمی قبل از ده و نیم برگشتم و استادم می تواند حرفم را تایید کند.» بازرس به نشانه تایید سر تکان داد و به کارگر دوم رو کرد. شما چه ،آقای کستمن؟ والزکستمن در حالی که محکم سرش را می خاراند، به کف کارگاه خیره شد و گفت:«نمی دانم... من اینجا توی کارگاه بودم! وناگهان بر سر بازرس داد کشید :«من دزد نیستم!» موزر سعی کرد او را آرام کند و رو به بازرس رولر کرد و گفت: «آقای بازرس، آیا برایتان روشن شد که چیزی که از پول و زیورآلات کم شده است یا نه؟ شاید بتوانید یا استناد به اثر انگشت... بازرس صمیمانه دستش را به نشانه منفی تکان داد. متشکرم، متشکرم، آقای موزر، حتماً همه اش هنوز این جاست و ما می­توانیم در ثبت انگشت نگاری صرفه جویی کنیم. من همین الان هم می دانم که چه کسی دزد است!» سوال: واقعاً چه کسی دزد بود؟ پاسخ قصه ترجمه شماره گذشته: جواب، یا کومو دزد سیگارها بود. اگر او دزد نبود، ازکجا می دانست که سیگارهای مغازه دار را دزدیده اند.

[[page 29]]

انتهای پیام /*