مجله کودک 92 صفحه 10

کد : 110008 | تاریخ : 26/04/1382

مدرسه دوست زنگ اول محمدرضا یوسفی زنگ اول بود. آقا معلم به بچهها گفت: «بخوابید! ساعت خواب است.» بچهها که خسته و کوفته بودند، سر روی شانه هم گذاشتند و صدای خرو پف، کلاس را برداشت. آقا معلم نشست و به خورشید نگاه کرد. زنگ آخر بود، آقا معلم به بچهها گفت: «بیدار شوید! ساعت بیدارست.» مدرسه تعطیل شد. بچهها در آن روز مفهوم خواب و بیداری را فهمیدند. کارنامه در دست هر یک از بچهها، کارنامهای بود، یکی گریه میکرد. یکی گیج و منگ به دیوار نگاه میکرد. یکی دودستی توی سرش میزد. یکی قاه قاه میخندید. فرشتهای نوشتهای به دستش گرفته بود و بین بچهها می گشت. روی آن نوشته بود «یک سال از عمر شما گذشت!» اما هیچ کس سواد نداشت تا نوشته او را بخواند! زنگ تفریح سومریها از سال ۳۵۰۰ قبل از میلاد به بعد، مدرسه داشتند که قدیمیترین مدرسه در جهان است. هندیها هم بیشترین دانشگاه و مدرسه را در جهان دارند. حدود ۷۰۰۰ موسسه آموزشی تعداد کمینیست! هندیها همچنین تا دلتان بخواهد دبیرستان دارند. حدود ۲۲۰ هزار دبیرستان!

[[page 10]]

انتهای پیام /*