مجله کودک 95 صفحه 10

کد : 110116 | تاریخ : 16/05/1382

مدرسه دوست زنگ اول محمدرضا یوسفی زنگ نقاشی خانم معلم نقاشی میگوید: «سفید یعنی روز و روشنایی و نور! و سیاه یعنی شب و تاریک و ظلمت!» من سفید و سیاه را با هم ترکیب میکنم. من نور و تاریکی را کنار هم میگذارم. رنگ خاکستری چقدر مظلوم است. کسی به دیدار رنگ خاکستری نمیآید. پس رنگ خاکستری را چه کسی میخواهد کشف کند؟ بچه کلاس چهارمی من به بابام گفتم که از کلاس چهارم تکان نمیخورم. هر چه مامانم التماس کرد که قبول شوم و به کلاس پنجم بروم، قبول نکردم. حتی خانم معلم به من نمره قبولی داد. ولی به خانم مدیر گفتم و او را لو داد. خانم مدیر از حرف من پکر است. چون محصلی که چند سال در یک کلاس درجا بزند، باعث آبروریزی مدرسه میشود. اما بچهها خوشحالند. چون یک آدم گنده هست که از آنها در مقابل کلاس پنجمیها دفاع کند. مستخدم مدرسه هم از این قضیه خوشحال است، چون یکی هست که بیشترین شکلات و آدامس را از او میخرد. تنها خودم هستم که واقعا از این موضوع خیلی خیلی رنج میبرم. چون همین طور هی بزرگ میشوم، ولی دلم میخواهد همان بچه کلاس چهارمی قدیم باشم!

[[page 10]]

انتهای پیام /*