مجله کودک 101 صفحه 23

کد : 110309 | تاریخ : 27/06/1382

«پسانداز گوسفندان» خاطرات آقای چوپان: من هر وقت که شیرهای گوسفندانم را میفروختم مقداری از پول آن را به گوسفندها میدادم که پسانداز کنند. یکروز آنها پساندازشان را به من دادند تا به شهر ببرم و در بانک بگذارم. هدف گوسفندها این بود که علاوه بر پسانداز کردن پولهایشان در قرعهکشی بانک هم شرکت کنند و بتوانند جوایز ارزنده ببرند. من هم با کمال میل پذیرفتم و پولها را از آنها گرفتم و با خودم به شهر بردم. چه گوسفندهای خوبی! حرفهای قشنگ بهاره من هر روز یه مقدار از پولهای توجیبیام رو پسانداز میکنم و تا آخر ماه که این پسانداز زیاد میشه، میرم و یه پیتزای خوشمزه برای خودم میخرم و خودم تنهای میخورمش! آموزش زبان انگلیسی: آقا فیله این دوچرخه رو در قرعهکشی بانک برده! جواب معما: میخواد برای خودش یک کلاه آهنی بخره که اگه بازم گلدون به سرش خورد، دیگه سرش آسیب نبینه!

[[page 23]]

انتهای پیام /*