مجله کودک 103 صفحه 7

کد : 110365 | تاریخ : 10/07/1382

آرزو دارم تا در آینده پلیس شوم. به همین خاطر خیلی کنجکاو بودم تا در مورد نحوة کار صاحبان این شغل بیشتر بدانم. اتّفاقاً یکی از اقوام نزدیک ما هم که از افسران نیروی انتظامی هستند، وقتی از علاقة من در این زمینه باخبر شدند، بهطور مفصّل برای من از شرایط و وظایف شغلیشان گفتند. من هم سئوالهایی را که در ذهنم داشتم، از ایشان پرسیدم و جوابهایشان را یادداشت کردم. از روی همان نوشتهها هم یک انشاء با موضوع روز نیروی انتظامی تهیّه کردم.» از سینا میپرسم: «اگر یک روز به آرزویت برسی و پلیس شوی، به مناسبت روز نیروی انتظامی، انتظار چه هدیهای را از مردم داری؟» سینا کمی فکر میکند و بعد پاسخ میدهد: «به نظر من بهترین هدیه برای پلیس، رعایت مقرّرات است. اگر همه به اندازة خودشان به مقرّرات احترام بگذارند و کاری نکنند که پلیس مجبور به تذکّر و یا حتّی برخورد با آنها شود، فکر میکنم که بهترین هدیه را به کارکنان نیروی انتظامی تقدیم کردهاند.» «احمد صبایی» یکی دیگر از دانشآموزان عضو تشکیلات پلیس کوچک است. احمد میگوید: «من سالها پیش، موقعی که سه یا چهار ساله بودم، از پلیس میترسیدم و فکر میکردم که پلیسها میخواهند همه را دستگیر کنند! اتّفاقاً یک روز که به همراه پدر و مادرم برای گردش به پارک رفته بودیم، من در میان جمعیّت گم شدم، و اگر کمک یک پلیس مهربان نبود، شاید پدر و مادرم را به سختی پیدا میکردم. از همان روز من هم مثل اکثر بچّهها به این شغل علاقمند شدم و الآن نه تنها از پلیس نمیترسم، بلکه آرزو دارم خودم هم یک روز پلیس شوم. «دوست» فرارسیدن سیزدهم مهرماه، روز نیروی انتظامی را به کارکنان شریف نیروی انتظامی تبریک میگوید.

[[page 7]]

انتهای پیام /*