
اشعث جواب داد : «ساعتی پیش ، در همین جا نشسته بودم و به احوال بد و روزهای سختی که با فقر و تنهایی سپری کردهام میاندیشیدم، که ناگهان جوان برومندی سوار بر مرکبی شایسته ، با لباسهایی زیبا و در حالی که تعداد زیادی از مردم با افتخار او را بدرقه میکردند. از مقابل من عبور کرد . کمی دقّت کردم و دیدم او کسی جز حسن بن علی (ع) نیست که شما او را حجّت خدا روی زمین و فرزند پیامبرتان خطاب میکنید.
وقتی که حال زار خودم را با جلال و شکوه او مقایسه کردم، بیاختیار خودم را به او رساندم و از او سئوالی پرسیدم که پاسخش مرا به این روز انداخت .»
مرد رهگذر پرسید :« چه سئوالی پرسیدی و چه جوابی شنیدی؟»
اشعث گفت : «بر امام شما گفتم که سالها پیش ، زمانی که جدّش رسول خدا(ص) تازه وارد مدینه شده بود، از زبانش شنیدم که میگفت :« دنیا زندان مؤمنان و بهشت کافران است .»
سپس پرسیدم :« ای جانشین محمّد (ص) ! اگر دنیا زندان مؤمن و بهشت کافران است ، پس چرا من که به دین محمّد (ص) کافر شدهام، تنها و غریب ، با فقر و تنگدستی زندگی را میگذرانم ، و شما که مؤمن به خدای یکتا شدهاید ، این چنین باشکوه و جلال و در جمع یارانتان زندگی میکنید؟» آن وقت او نگاهی معنادار به من کرد و فرمود:« اگر بدانی که بعد از مرگ ، چه عذابی در انتظار کافران است ، آنگاه آرزو میکنی که برای همیشه در همین دنیا با فقر و فلاکت زندگی کنی، چرا که در مقایسه با آتش خشم خدا، برای تو حکم زندگی کنی ، چراکه در مقایسه با آتش خشم خدا ، برای تو حکم بهشت را دارد و اگر هم بدانی چه نعمتهایی در بهشت برای مؤمنان فراهم شده است ، تازه میفهمی که اگر تمام دنیا را هم به مؤمنی ببخشند ، باز هم این دنیا با همۀ زیباییهایش در مقابل بهشت خدا زندانی بیش نیست .»
اشعث بعد از تعریف ماجرا با گریه گفت :« سخنان او آن قدر بر من تأثیر گذاشت که بیاختیار ، جهنمّی را که خدا وعده کرده است ، پیش چشمم تجسّم کردم و فهمیدم که به راستی اگر قرار باشد به جهنّمی که خدا وعده داده است گرفتار شوم ، همین زندگی فقیرانه حکم بهشت را برای من دارد. و دنیا اگر بارها پیش از این برای فرزند کریم پیامبر شما حسن مجتبی (ع) باشکوه و پرنعمت باشد ، باز هم او در این دنیا احساس یک زندانی را دارد.
پس وای بر من که سالها را به بیهودگی گذراندهام ، و خوش به حال امام شما که بهشتی زیبا در انتظار اوست.»
دوست فرارسیدن پانزدهم رمضان سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع) را تبریک می گوید.
[[page 5]]
انتهای پیام /*