مجله کودک 113 صفحه 23

کد : 110733 | تاریخ : 20/09/1382

از زبان دوست l من فیلمی که دیشب از مرحوم رجایی گذاشته بودند و منزلش را نشان میدادند، یک دفعه دیگر هم مثل این که دیدم این را؛ بعضی از اشخاصی که پیش من بودند، میگفتند: ما رفتیم منزل آقای رجایی، این خوب نشان میداد، آنجا به این اندازه نیست... وقتی بنا شد که یک نفر رئیسجمهور شده... منزلش آنطوری است و وضع عادیاش اینطوری است. این دیگر نمیشود که از یک قدرت بزرگی بترسد. برای چه بترسد؟ ... این یک عنایتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت کرد و از خود مردم،... از بازار، از کوچهها و خانهها، افراد مُنَبِعث [برگزیده] شدند و حکومت تشکیل دادند... l ... یکی از امور مهم هم این است که روحانیون باید ساده زندگی کنند. آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کردند... شاید آقایان کمیشان یادشان باشد، در آن وقتی که ما اوایلی که آمدیم قم، که در آنجا چه اشخاصی بودند... مرحوم آشیخ ابوالقاسم [قمی]؛ من گمان ندارم هیچ طلبهای مثل او بود... مرحوم آمیرزا محمّد ارباب که من رفتم مکرر منزلشان، یک منزلی داشت دو سه تا اتاق داشت خیلی ساده، بسیار ساده... همین دیدن اینها برای انسان یک درسی بود... آیینه دوست

[[page 23]]

انتهای پیام /*