مجله کودک 118 صفحه 29

کد : 110919 | تاریخ : 25/10/1382

انگار که آنجا نباشم.... الینا نُه سال دارد. او با خواهر، مادرو برادران کوچکش در شمال سوئد زندگی می کنند. منطقه آنها نزدیک مرز فنلاند است، بنابراین آنها به زبان فنلاندی حرف می زنند. الینا یک دلخوشی عجیب دارد. او وقتی که در دشت نزدیک خانه شان به سر می برد، می تواند با پدرش که از بیماری سل مرده است، صحبت کند. الینا کمی از درس عقب مانده است، زیرا او هم به سل دچار شده بود، اما حالا خوب شده است. معلم جدید او سخت گیر است. خانم «هولم» عقیده دارد که الینا نامرتب است و تصمیم می گیرد او را به یک دختر مدرسه ای مرتب و با ادب تبدیل کند. برای این کار، شرط اول صحبت کردن به زبان سوئدی است.دیگر این که الینا باید احترام به افراد مسئول به ویژه معلمش را جدی بگیرد. اما الینا مغرور و لجباز است. بنابراین بین آنها کشمکشی ایجاد می شود که نتیجه آن موقعیت غیر قابل تحمل برای الیناست. البته او همچنان برای رهایی از این وضعیت به دشت پناه می بردو با پدرش درد دل می کند. یک روز الینا داخل گودالی می افتد. در این جاست که او متوجه می شود که خیلی تنهاست. البته دیگران هم می فهمند که چقدر او برایشان عزیز است. فردا که الینا به مدرسه می رود، همه چیز عوض شده، حتی خانم هولم هم فهمیده که نباید الینا را این قدر زیر فشار قرار دهد و ... فیلم «الینا» با نام اصلی «الینا؛ انگار که آنجا نباشم» سال گذشته (2003 میلادی) جایزه ویژه بهترین فیلم بلند جشنواره فیلم برلین را از آن خود کرده است. فیلم محصول مشترک سوئد و فنلاند است و به زندگی اقلیت های فنلاندی ساکن در شمال سوئد پرداخته است. اما مشکل الینا در این فیلم، مشکل بسیاری از کودکان نیز هست.

[[page 29]]

انتهای پیام /*