
زمین مهربان، بابا کجا رفت؟
بگو مادر بدون من چرا رفت؟
اگر چه خانه مان خُرد و خراب است
«ترانه» توی آغوش تو خواب است
بیا، این شیشۀ شیر ترانه
گرسنه مانده، می گیرد بهانه
همه سرگرم کار و جست و جویند
همه در حال بحث و گفت و گویند
هوا تاریک و سرد و ترسناک است
تمام خانۀ ما زیر خاک است
پدر، مادر، ترانه، خواب خوابند
شبیه برگ گل، لای کتابند
زمین، با هر سه تاشان مهربان باش!
اتاق گرم و نرم خانه شان باش!
فقط من مانده ام بیرون خانه
کبوتر هم ندارد آشیانه
دل و پای چپ و بغضم شکسته
گرسنه هستم و بسیار خسته
هوا تاریک و سرد و ترسناک است
تمام خانۀ ما زیر خاک است...
[[page 11]]
انتهای پیام /*