مجله کودک 124 صفحه 31

کد : 111137 | تاریخ : 09/06/1395

مرد با تعجب گفت: با قیچی؟ ذرت را با قیچی بچینیم ؟ چه می گویی؟ ذرت را با داس می چینیم ! چون برای بریدن با قیچی باید خم شد و ذره ذره ذرت ها را چید ، اما به وسیله ی داس به شکل نیم دایره است، می توان با یک حرکت سریع ذرت زیادی را برید. ذرت را با داس می چینیم! زن گفت: با قیچی! هر دوهنوز روی پل بودند و با هم جر وبحث می کردند. مردم گفت داس! زن جواب داد: قیچی! زن که از جسارت پیرمرد عصبانی شده بود، جلوی پایش را نگاه کرد و ناگهان از روی پل داخل آب افتاد . وقتی سرش از آب بیرون آمد ، به جای این که کمک بخواهد، فریاد زد: قیچی! مرد هم درست قبل از ناپدید شدن سر زن، داد زد : داس! زن دوبازه بالا آمد و فریاد زد: قیچی! مرد درجوابش داد زد: داس! زن دوباره ناپدید شد. یک بار دیگر از آب بیرون آمد. اما این دفعه دهانش آن قدرپر از آب شده بود که نمی توانست جرو بحث کند. اما وقتی سرش توی آب رفت، دستانش را از آب بیرون آورد و انگشتانش را بالای آب به شکل تیغه های یچی بالا و پایین برد . آتن وقت کاملا ناپدید شد. مرد پاهایش را به پل کوبید و گفت: پیر زن لجباز خود سر! پیر مرد به روستا بر گشت تا از دوستانش کمک بگیرد. همه خودشان را به پل رساندند و در رود خانه به دنبال پیر زن گشتند ، اما پیر زن آنجا نبود . یکی از آنها گفت : اگر آب او را با خود برده باشد، باید پایین رود باشد. چون رودخانه به آن طرف می رود و هر آنچه که در آب باشد، با رودخانه حرکت می کند. همه خودشان را به پایین رود رساندند ودنبال پیرزن گشتند، اما اثری از پیرزن نبود. ناگهان پیر مرد فریاد زد: من چقدر نادانم ! درست است که هر چه درآب باشد با روخانه حرکت می کند، اما زن من نه ، مطمئنم او بر خلاف جریان آب حرکت کرده است. شرط می بندم آن طرف رودخانه است! بنابراین همه خودشان را به بالای روخانه رساندند. همان طور که مرد گفته بود، پیر زن آنجا بر خلاف جریان آب در حال حرکت بود.تازه جالب اینجاست که اصرار داشت از آبشار هم بالا برود!

[[page 31]]

انتهای پیام /*