مجله کودک 133 صفحه 6

کد : 111440 | تاریخ : 24/02/1383

مجازات آنانس نویسنده: پگی آپیا مترجم: هما لزگی آن سال حتی یک قطره باران هم در جنگل نبارید. همه جا خشک شده بود. هیچ غذایی در روستای محل زندگی «آنانس» پیدا نمی شد. او و خانواده اش خیلی گرسنه بودند و با ناامیدی دنبال غذا می گشتند. «نتی کوما» پسر آنانس بزرگ شده بود و می توانست به تنهایی دنبال غذا بگردد. یک روز که از روستا کمی دور شده بود به گودال بزرگی رسید. سه گردوی بزرگ کنار گودال افتاده بود. نتی کوما خیلی گرسنه بود. با خود فکر کرد که سه گردو نمی تواند یک خانواده را سیر کند. برای همین تصمیم گرفت خودش گردوها را بخورد و به جستجویش ادامه دهد. اولین گردو را با دقت روی تخته سنگی شکست ولی مغز گردو بیرون پرید و داخل گودال افتاد. نتی کوما به سراغ گردوی دوم رفت و با دقت بیشتری آن را شکست. اما انگار گردو خود بخود از او دور شد و به درون گودال غلتید. نتی کوما با ناامیدی گردوی سوم را برداشت و قسم خورد که اگر آن هم از چنگش خارج شود برای یافتن گردوها داخل گودال برود. این بار هم مغز گردو به هوا پرید و از بالای شانه نتی کوما داخل گودال افتاد. نتی کوما بلند شد و به طرف گودال رفت. گودال تاریک و عمیق بود. اما نتی کوما ترسی به خودش راه نداد. با استفاده از چند پیچک طنابی درست کرد و از گودال پایین رفت. کمی بعد متوجه نوری در پایین گودال شد. نتی کوما طناب را رها کرد و به دنیای دیگری قدم گذاشت. پیرزنی در همان نزدیکی کنار چادرش نشسته بود. پیش از این طراحی از لئوناردو داوینچی نقاش معروف ایتالیایی بر جای مانده بود که در آن به وسیله ای شبیه خودرو اشاره شده است. او یک سه چرخه را با تعدادی لوازم جانبی دیگر برای حرکت ترسیم کرده است.

[[page 6]]

انتهای پیام /*