
مژدهای بده پدر 
بیست شد معدلم
گفتهای که میخری 
خواست هرچه من دلم!
****   
دوست دارم ای پدر 
یک دوچرخه قشنگ!
یک دوچرخه بزرگ
با یراق و زین و زنگ!
***  
دیدی عاقبت شدم 
بیست، ثلث آخری؟!
پس، برای من پدر،
یک دوچرخه میخری؟
***
چهره ات چرا پدر
شکل اخم و قر شد؟
ناگهان چرا پدر 
خندۀ تو زهر شد؟
آه ای پدر چرا
بغض کردهای چنین؟
کارنامه مرا
ای پدر، بیا ببین!
****  
بهتر از دوچرخه است
شادمانیات ، پدر!
بهترین هدیههاست
مهربانیات، پدر 
جایزه
جعفر ابراهیمی(شاهد)
در سال 1922، ب ام و تصمیم به گسترش فضای کارخانه خود گرفت. زمینهای کارگاه به کارخانه ب ام و اضافه شد. به این ترتیب کارخانه ب ام و  در نزدیکی محلی قرار گرفت که امروزه مجموعه ورزش المپیک مونیخ در آنجا واقع شده است.
  [[page 9]] 
                
                
                انتهای پیام /*