
«هنری» میتوانست مدت طولانی را بیرون از سطل
آب بگذراند. صیاد هم متوجه شد که اگر ماهی را روی
علفهای تازه بگذارد، او میتواند تمام شب را بیرون از
آب بماند. و بالاخره «هنری» کمکم توانست درسایه و
روی علفها زندگی کند، روی علف تر یا خشکدیگر
فرقی نداشت. و بهاین ترتیب ماهی با صیاد پیردوست
شد و عادت کرد به هرکجا که صیاد میرفت، او هم به
دنبالش روی شکم بخزد و برود. او به این طریق،
دوستی و علاقۀ خودش را به صیاد نشان میداد.
بالأخره توانِ «هنری» به جایی رسید که دیگر
احتیاجی به آب نداشت و میتوانست به همه جا برود و
حتی روی جادههای خاکی بخزد. او میتوانست تمام روز
را زیراشعۀ گرم خورشید بماند.
مردم میخواستند که «هنری» را بخرند، اما صیاد
پیر نپذیرفت و گفت که او یک چنین ماهیای رابه هیچ
قیمتی نخواهد فروخت.
بالأخره روزی صیاد، وقتی از راه جدیدی عبور
میکرد، دوست ماهیاش را گم کرد. آنها به طرف شهر
میرفتند و «هنری» طبق معمول به دنبال صیاد و پشت
سراو حرکت میکرد. در مسیر آنها یک پل روی جوی
آبی قرار داشت، وقتی صیاد از روی پل میگذشت،
سوراخ کوچکی را روی پل دید، اما بدون توجه به
سوراخ از پل عبورکرد. بعد از چند دقیقه که صیاد به
اطرافش نگاه کرد، «هنری» را ندید. برگشت و اورا صدا
زد، اما بازهم دوست ماهیاش راپیدا نکرد. به طرف پل
برگشت، چشمش دوباره به سوراخ افتاد. میخواست
ببیند ماهی آنجاست یانه؟ به طرف سوراخ رفت و پایین
را نگاه کرد. اواز سوراخ پل، جسد «هنری» را دید که
روی آب شناور بود. بله ماهی ازسوراخ به درون جوی
آب افتاده و غرق شده بود!
چرخ دوچرخههای اولیه ازلاستیک توپر ساخته میشد. این کار باعث کندی
در حرکت و نرم نبودن حرکت دوچرخه میشد. تا این که درسال 1888 میلادی
«جان دانلپ» لاستیکی را اختراع کرد که تویی آن با باد پرمیشد. قسمتهای
مختلف یک لاستیک دوچرخه مانند شکل است.
1-لاستیک رویی
2- پوششی از پارچه بین لاستیک رویی و تویی
3-تیوب با لایه تویی که با باد پر میشد
[[page 9]]
انتهای پیام /*