مجله کودک 151 صفحه 11

کد : 112084 | تاریخ : 26/06/1383

بلند شو فرهود جان، ناهارتان حاضره الان می سوزه، بیارم بخورید و برید استراحت کنید. یه کوکوی خوشمزه پختم رنگ این مدادتراشه» فرهود: «من می خوام بعد از ناهار اول مشق هامو بنویسم. مامان جایزه ام خوشگله؟» مامان: «خیلی قشنگ و خوشرنگه، مبارکت باشه» فرهاد: «اما به نظر من اصلاً خوشرنگ نیست سبزش یه جوریه، مدادتراش من که خوشرنگ تره» فرهاد: «اوووه، از الان داری درس هاتو می نویسی، حالا کو تا شب؟» فرهود: «این جوری خیالم راحت تره.» فرهاد: «مثلاً می خوای بگی که خیلی زرنگی، ها؟ اصلاً نمی دانم برای چی این جایزه را بهت دادن اون هم با این خط خرچنگ قورباغه ات. جلوی آفتاب بذاری راه میره...» فرهود: «خانم معلمم می گه خیلی خطم خوبه. داداش جان، چرا از دست من ناراحتی؟ من که کاری نکردم. می خوای جایزه ام مال تو باشه؟» فرهاد: «برو بابا تو هم با اون جایزه فسقلی ات.» فرهود: «سلام بابا خسته نباشی، تا حالا کجا بود؟ ساعت هشت و نیمه. نیم ساعته دیر کردی. خیلی منتظرت بودم. می خوام یه چیزی نشانت بدم که کیف کنی.» بابا: «تو ترافیک مانده بودم پسرم. در را باز کن که خیلی خسته ام...» این ها چیه پسرم؟ فرهود: «این هایی را که می بینید مدرسه بهم جایزه داده، خوشگلند؟ این ها را که دیدید خستگی تان در رفت؟» بابا: «به به، کارت صدآفرین... صدالبته که خستگی ام در رفت. بارک الله پسرم، گل کاشتی» فرهاد: «حالا اجازه بده بابا بیاد تو بعداً سرش را با شاهکارت ببر. سلام بابا. آقا پسرت از ظهر تا حالا سرمان را با اون یه تیکه مقوا و اون یه تیکه پلاستیکه برده. فکر می کنه حالا چه کارها که کرده. این قدر ندید بدیدی کرده که نگو» به نظر می رسد اکسیژن و نیتروژن هر یک به ترتیب سبب ایجاد رنگهای سبز مایل به زرد و آبی در جو قطب شمال و جنوب می شوند.

[[page 11]]

انتهای پیام /*