مجله کودک 153 صفحه 8

کد : 112169 | تاریخ : 09/07/1383

کرم خاکی مدتها بود توی خاک دنبال گنج می گشت و چیزی پیدا نمی کرد. بالاخره یک روز، از روی یک نقشه قدیمی جای یک گنج را پیدا کرد. اما وقتی که دنبال گنج روی زمین آمد، یک حلزون را دید که در محل گنج نشسته است. اول خوب به حلزون نگاه کرد، بعد چشمش به خانه حلزون افتاد و تند خزید رفت جلوی حلزون و به حلزون گفت خانه اش را به او اجاره بدهد. حلزون که حسابی گیج شده بود، قبول نکرد اما وقتی کرم از سیب های شیرین و هلو آبدار و اجاره خانه حرف زد، حلزون راضی شد و هنوز کاملاً موافقت نکرده بود که کرم تند خزید و رفت توی خانه پیچ در پیچ حلزون و اجازه نداد حلزون در مورد خانه اش به او توضیح بدهد. کرم آنقدر تند جلو می خزید و به بدنش کش و قوس می داد که حسابی گیج شده بود. وقتی به خودش آمد به آخر رسیده بود و در حالی که بی حال و خسته شده بود، هیچ گنجی هم پیدا نکرده بود. چند لحظه بعد، گنج کرم خاکی نویسنده: عباس قدیر محسنی حمل و نقل مسافر با لوکوموتیو تا قبل از سال 1825 میلادی سابق نداشت. در پاییز این سال، «جورج و رابرت استفنسون» اولین حمل و نقل مسافر با لوکوموتیو بخار را آغاز کردند. مسیر «استوکتون» تا «دارلینگتون» در انگلستان، اولین مسیر خط آهن بود که مسافر نیز در آن جابجا می شد.

[[page 8]]

انتهای پیام /*