
بخورد. با این حال من با عشق و علاقه و داوطلبانه به روستا رفتم. درست است که زندگی در آنجا با مشقت همراه بود اما مردم بسیار با صفا وبی آلایش وصادقی داشت.
* کار مدیر مدرسه چیست؟
اداره مدرسه و برنامهریزی و هدایت وسازماندهی و نظارت بر مجموعه اشخاصی که در مدرسه فعالیت میکنند و در نهایت ارزشیابی ازکارسازمان.
* این مدرسه چند دانشآموز دارد؟
380 دانشآموز، در دو شیفت.
* سروکله زدن با این همه دانشآموز روحیه خاصی میخواهد، کارسختی است یا آسان؟
سخت است ولذت بخش. به سختیاش میارزد. ضمن اینکه تجربه میتواند بسیارکمک کند وآنرا به یک کارآسان تبدیل کند.
* از شغلتان راضی هستید؟
تخصصهای دیگر هم دارم و میتوانم کارهای دیگری هم انجام دهم ضمن اینکه به خاطر کسالتم به من سفارش میکنند ازاین کاردست بکشم، اما به حدی این کار را دوست دارم که نمیتوانم ازآن جدا شوم.
* کار شما مستقیماً در ارتباط با بچههاست، مشکلی ندارید؟
کار بسیار حساسی است. دوران ابتدایی حساسترین مقطع سنی یک فرد است چرا که شخصیت او در این دوران شکل میگیرد. چون که با کودک سر و کارت فتاد، پس زبان کودکی باید گشاد.
* شما چقدر با زبان کودکان آشنایید؟
من مدت بسیار زیادی را با بچهها گذراندهام و بسیاری چیزها از آنها یاد گرفتهام و حالا فکرمیکنم میتوانم به راحتی با آنها ارتباط برقرارکنم.
* چه خاطرهای از طول مدت خدمت خود دارید؟
همهاش خاطره است. بعد از بازنشستگی میخواهم همه آنها را در یک مجموعه بنویسم. پارسال یک جشن گرفته بودیم و به بچهها جایزه میدادیم. به خاطر شلوغی، جایزه یکی از بچهها گم شد. یک جایزه دیگر به آن دانشآموز دادیم اما او میگفت جایزه خودم را میخواهم. من برای اینکه او را ساکت کنم به شوخی به او گفتم که اشکالی ندارد بعدا نصف مدرسه را به نام تو میکنم! چندماه بعد به دفتر مدرسه آمد وگفت: آقا جایزهام را می خواهم. من که اصلاً آن جریان ازیادم رفته بود گفتم کدام جایزه؟ گفت همان که گفته بودید،آقا، نصف مدرسه را هنوز به نام نکردهاید!
* از دوران دانشآموزی خود چه خاطرهای دارید؟
خیلی به سختی میگذشت. پدرم فوت کرده بود و من هم باید درس میخواندم وهم کارمیکردم. حتی در دوران دبستان هم کارهایی مثل شاگردی مغازه قصابی وکارهای کشاورزی میکردم. برای رفتن به
لاستیکهای پهن، به نظر سنگین میرسند، ولی استفاده از منیزیم درساخت لاستیک، آنرا سبک وزن کرده است.
[[page 12]]
انتهای پیام /*