
حنانه: «اصلا حرفش رو هم نزنید. اون وقت بابام چی میگه؟ میخوام خودم خودم برایش غذا درست کنم. کار یه شب که نیست.»
ناهید خانم: «آشپزی یه کم سختهها، خیلی چیزها باید بلد باشی. فقط با پیشبند که حل نمیشه. حالا چی میخوای درست کنی؟ لااقل بذار بیام کمکت کنم.»
حنانه: «شما فقط اگه زحمتی نیست اون کتاب آشپزی تونو بهم قرض بدین. وقتی غذام درست شد یه مقدار هم برای شما میفرستم تا ببینین حنانه چه کارهایی بلده.»
- :«داشتم میرفتم خرید، چیزی...
نمیخوای برات بخرم؟ بیا بریم اون کتاب رو بهت بدم. درضمن اگه کمک خواستی رو من حساب کن. آخه ما خانمها باید هوای همدیگه رو داشته باشیم. مگه نه؟»
آخیش این هم ازجنگ با درس. کوبیدمش زمین. حالا بریم سروقت جنگ با آشپزی.
به به، چه اندازمه، عجب هم بهم میاد، عجب خوشگل شدم. چه خانمی شدم ها. کجایی ناهید خانم که هی فکر میکنی بلد نیستم آشپزی کنم. بابام این جوری ببینتم حتما کلی کیف میکنه. حالا ولش کن، بریم سر وقت آشپزی که داره دیر میشه. باباجونم، چه شامی امشب بهت بدم، مواظب انگشتات باش...
اَ، چقدرغذا، حالا کدامش رو درست کنم؟
خورش جغله بادام دیگه چی چیه؟ بادام که نداریم. خورش آلو، آلو هم که تو خونه نداریم. چه چیزهایی خورش فسنجان، اینو ولش کن یه کم سخته. آها، همین خوبه، قرمه سبزی درست میکنم.
اَ، مگه یه خورش قرمه سبزی این همه چیزمیز میخواد؟ فقط روغن و پیازش رو داریم. حالا لوبیا چشم بلبلی از کجام بیارم؟ حالا نمیشد یه قرمه سبزی آسونتر یاد میداد؟
MGB
خودروی MGB یکی از محبوبترین خودروهای اسپورتی ساخت انگلستان بود که درسال 1962 ساخته شد.
[[page 13]]
انتهای پیام /*