
کار در بلندی
امیرمحمد لاجورد
به این دو عکس نگاه کنید . اگرچه دو کار کاملاً متفاوت را نشان میدهند اما با یک نگاه میتوان به شباهت آن پی برد: کار در ارتفاع . چیز دیگری نیز میتوان از این دو عکس دریافت ، اینکه بعضی از کارها چقدر سختند . من که به هنگام عکاسی از این سوژهها سرم گیج رفت . آیا ما واقعاً قدر زحمات والدین خود را میدانیم . قطعاً اینان برای راحتی خانوادهشان است که دست به این کارها میزنند. چند هفته پیش دیداری داشتیم با آقایی که هدایت جرثقیل را به عهده داشت .هنگامی که با او صحبت میکردم متوجه مرد دیگری شدم که همراه قلاب جرثقیل بالا و پائین میرفت . دیدار این هفته با اوست .
· خودتان را معرفی کنید .
من محمد میرزایی ، 22 ساله هستم .
· درباره شغلتان صحبت کنید.
من شاگرد کسی هستم که جرثقیل را کنترل میکند. کارم این است که در بلند کردن اسکلت یک ساختمان کمک میکنم. به نوبت زنجیر را به دور تیرآهنها میبندم و همراه آن بالا میروم.. در حین بالا رفتن تا حدودی کنترل تیرآهنها دست من است. وقتی هم که آهنها به جای خود رسیدند زنجیر را باز میکنم و با قلاب جرثقیل پایین میآیم.
· کارت خیلی خطرناکه ، نمیترسی ؟
برای من عادی شده است . البته ته دلم یک کمی ترس وجود دارد.
· تا حالا سانحهای برایت پیش آمده است ؟
خیلی پیش آمده. کلاً این کار با حادثه همراه است و خیلی باید احتیاط کرد .یکبار پایم زیر جک جرثقیل ماند و مقداری له شد! همین باعث شد تا چند ماه در خانه استراحت کنم . در زمانی که من با تیرآهنها بالا میروم باید مراقب خیلی چیزها باشم از جمله اینکه مواظب باشم که آنها با کابلهای برق برخورد نکنند . یکبار متوجه این شدم که خیلی به کابلهای برق نزدیک شدهام و دیگر زمان چندانی نبود تا به شوفر جرثقیل خبر دهم ، خیلی دیر شده بود به همین خاطر از روی تیرآهن به پشتبام خانه مجاور پریدم. تیرآهن هم با کابل برخورد کرد و جرقه زد و برقها قطع شد. اداره برق آمد و آنرا درست کرد.
· با این همه خطری که در کار شما وجود دارد ، چه نکات ایمنی را رعایت میکنید؟
به تازگی دفتر ما برای همه کارکنانش کمربندهایی خریده که بوسیله آن اگر از روی تیرآهنها لیز بخوریم سقوط نمیکنیم و به سیم بکسل جرثقیل آویزان میمانیم .
ماموران امنیتی به سرعت سر می رسند تا هیولا را از اثر لباس بچه پاک کنند.
[[page 10]]
انتهای پیام /*