مجله کودک 178 صفحه 8

کد : 113225 | تاریخ : 18/01/1384

موش شهری و موش روستایی مترجم : ع . دانا یک موش شهری و یک موش روستایی با هم دوست بودند. روزی موش شهری برای دیدن دوستش به روستا رفت . موش روستایی که در گوشه­ای از یک مزرعۀ گندم زندگی می­کرد، با دیدن دوستش ، خیلی خوشحال شد و به گرمی از او استقبال کرد. او موش شهری را به تماشای مزرعه برد و موقع ناهار ، با چند دانۀ گندم و کمی ریشۀ خوراکی از مهمانش پذیرائی کرد. موش شهری که از زندگی سادۀ موش روستایی تعجّب کرده بود ، اخمهایش را تو هم کشید و گفت :« تو در اینجا درست مثل مورچه­ها زندگی می­کنی! آخه این جور زندگی کردن است ؟! باید به شهر بیایی و خانه و زندگی من را ببینی تا بفهمی زندگی یعنی چی !» موش شهری آن قدر از خانۀ راحت و غذاهای خوب و خوشمزه­اش در شهر ،تعریف کرد که دهان موش روستایی آب افتاد و قبول کرد که همراه موش شهری به شهر بود. خانۀ موش شهری در گوشه­ای از اتاق پذیرایی یک خانه بود. بسیاری از گل ها با بخشی پیاز مانند رشد می کنند. به این اندام بنه می گویند. سوسن با استفاده از بنه رشد می کند.

[[page 8]]

انتهای پیام /*