
طعم خوب نان
«امیر محمد لاجورد»
آقا پسری بود بسیار بهانهگیر. هر چقدر بگویید از غذا ایراد میگرفت. روزی کاسه صبر پدر لبریز شد و او را به دست عمویش سپرد تا او
را نصیحت و ادب کند. عمو او را به خانهاش برد و دو روز به او گرسنگی داد تا آنجا که آقا پسر از شدت گرسنگی و ضعف دیگر حتی نای «عموجان
گرسنمه، عموجان گرسنمه» گفتن را هم نداشت. عاقبت عمو در زمانی که خودش صلاح دید، تکه نان خشکیدهای به او داد و آن آقا پسر، هم
آنرا با اشتهای تمام خورد. عمو هم به خیال اینکه برادرزادهاش دیگر درست شده است او را به خانه پدرش برگرداند. اما از فردا همان آش بود
و همان کاسه. پدر دوباره شکایت به عمو برد و عمو هم آمد تا پسر را دوباره با خود ببرد که آقا پسر فریاد برآورد:«آخه عموجان، اینها از آن
نان خوشمزههایی که شما دادید به من نمیدهند تا بخورم.» این قصهای بود که پدر من بارها و بارها و خیلی هم بیشتر از آن برایم تعریف کرده بود. شاید همین باعث شده تا سعی کنم هر بار تکه نانی در دهان میگذارم طعم آنرا
حس کنم. شما چطور؟ از آن دسته بچههایی هستید که طعم خوب نان را احساس میکنند یا از آن دسته که هله هولههایی
جورواجور ذائقه آنها را تغییر داده است؟ برویم به دیدار آقای «شهنواز برزگر».
نانوایی هستم.
نان از چه چیزهایی درست شده؟
آرد، آب، مایع و نمک.
مایع چیست؟
آنرا به خمیر میزنیم تا اصطلاحاً خمیر به عمل
بیاید. شکل آن شبیه دانههای عدس است. آنرا داخل
آب جوش میریزیم تاحل شود. بعد از حدود 10 دقیقه
به عمل میآید. قبلاً از جوش شیرین برای این کار
چند سال سن دارید؟ چه شغلهای دیگری داشتهاید؟
38 ساله هستم. همیشه هم نانوا بودهام. همیشه
هم در لواشی کار کردهام. ابتدا کارم را به عنوان
چانهگیر شروع کردم. بعد از یکسال نان پهن میکردم
و بعد هم شاطر شدم. در نانواییهای مختلفی در
شهرهای رشت، جوبین، رودبار،لوشان و هرزویل کرا
کردهام والآن مدت 14 سال است که خودم صاحب
یکی از جدیدترین خودروهای زرهی که اتریش
آنرا تولید میکند، «پاندور» نام دارد که در دو سری
A و B تولید میشود. تفاوت هر دو سری در طراحی
شکل بیرونی آنهاست. خودروی زرهی پاندور به
مسلسل 7/12 میلیمتری، نارنجک دودزا و اسلحه
خودکار کانن 35 میلیمتری مجهز است.
[[page 10]]
انتهای پیام /*