
داستان
رستم و
از قصّههای شاهنامۀ فردوسی- 6
قصههای
قهرمانی
صبح فردا، همین که آفتاب درخشان همهجا را زیر بال و پر خود
گرفت، رستم لباس جنگ پوشید، سلاح و جنگافزار کامل با خود برداشت
و سوار رخش شد. در این حال رو به برادرش زواره کرد و گفت: «برادر!
سپاه را آماده کن و با خود به پایین تپّۀ ریگی بیاور. در آنجا منتظر من
باشید و هیچ کاری نکنید. من پیش اسفندیار میروم تا ببینم چگونه
میاندیشد و آیا نظرش اصلاح شده است یا نه. اگر همچنان او را لجوج
و خشمگین دیدم، خودم به تنهایی با او مبارزه میکنم و کسی را به کمک
نمیخوانم.»
آن وقت رخش را به رود هیرمند زد و از آب گذشت و در آن سوی
رود، روی یک بلندی ایستاد و به آواز بلند اسفندیار را صدا زد. اسفندیار،
تا صدای رستم را شنید، از جا پرید و لباس جنگ پوشید و سلاح برداشت
و سوار بر اسب سیاه خود به استقبال حریف آمد. در همین حال، رو به
پسرش که «پشوتن» نام داشت، کرد و گفت: «چون رستم تنها به میدان
مبارزه آمده. من هم تنها و بدون یار و سواری دیگر به جنگ او میروم.
شما همین جا منتظر من بمانید.»
اسفندیار تا چند قدمی رستم تاخت و روبروی او ایستاد. رخش و اسب
سیاه، با دیدن یکدیگر به سختی دچار احساسات شدند و شیههای رعد آسا
سردادند و دو دست خود را به آسمان بلند کردند. به حدّی که نزدیک
بود سوارها را به زمین اندازند. رستم، دوباره زبان به پند و نصیحت باز
کرد و به اسفندیار هشدار داد که بهتر است از جنگ دوری کنند. رستم
گفت: «اگر تو از خون ریختن و کُشتن خوشحال میشوی، بگو تا از دو طرف
سواران خود را به میدان بخوانیم تا به هم بتازند و خون همدیگر را بریزند
و از کُشتهها پشته بسازند. تو هم میتوانی با خیال راحت در گوشهای
بنشینی و صحنه را تماشا کنی!»
اسفندیار از این کنایۀ رستم سخت خشمگین شد و غرّید: «آیا تو فکر
میکنی که آیین من این است که جوانان ایران را برای هوسهای خود به
نادرستی به کشتن بدهم و آن وقت تاج شاهی را بر سر خود بگذارم؟!»
بعد ازاین گفتگو دو پهلوان با هم پیمان بستند که یک به یک با هم
بجنگند و هیچ کس به آن دو یاری نرساند. به این ترتیب جنگ دو پهلوان
آغاز شد. در مرتبۀ اوّل دو حریف دست به نیزه بردند و بدن یکدیگر را
هدف نیزهها کردند. ضربههای محکم و کاری میزدند و طولی نکشید
که از میان سوراخهای زرۀ دو جنگجو خون جوشید و مثل جویباری سرخ
نام خودرو: موبل واگن
کشور سازنده: آلمان
تعداد خدمه: 5 نفر
وزن: 25 هزار کیلوگرم
نوع اسلحه: 20 میلیمتری فلک و کانن
موتور: مای باخ 12 سیلندر
حداکثر سرعت: 38 کیلومتر در ساعت
[[page 18]]
انتهای پیام /*