ممانعت از حضور امام خمینی در کویت
دوستان عزیز! فشار شاه موجب شد که نتوانم به فعالیت اسلامی خود که
[[page 233]]
تکلیف الهی است ادامه دهم، و تصمیم گرفتم به یکی از کشورهای اسلامی مهاجرت نمایم. کویت با داشتن گذرنامه و اجازۀ ورود، حتی عبور از شهر تا فرودگاه را برای خود خطرناک خواند.(399)
16 / 7 / 57
* * *
عدم اجازه پرواز از کویت
بنا گذاشتم که بروم به کویت و از آنجا بعد به یکی از ممالک اسلامی بروم. با اینکه ویزا هم داشتیم، در سر حد کویت باز دولت کویت مانع شدند از اینکه ما برویم. حتی اجازۀ اینکه ما برویم به فرودگاه از آنجا پرواز کنیم، آنقدر هم اجازه ندادند. ما باز برگشتیم به عراق.(400)
19 / 7 / 57
* * *
جلوگیری کویت از ورود امام
پس از حدود پانزده سال، دولت عراق تحت فشار شاه، مخالفت خود را با فعالیتهای اسلامی من علیه رژیم سلطنتی و شاهنشاهی ابراز کرد. و از این جهت تصمیم گرفتم که به کویت که یک کشور اسلامی است بروم تا در آنجا، در مورد محل اقامتم، تصمیم بگیرم، و با داشتن ویزای آن کشور، دولت کویت از ورود من به آن کشور جلوگیری نمود و به ناچار به فرانسه آمدم و اقامت من در اینجا نیز موقتی است.(401)
14 / 9 / 57
* * *
اقامت در فرانسه
سوال: [چگونه فرانسه را به عنوان محل اقامت خود برگزیدید، و چگونه این محل (خانۀ) خاص را برای اقامت برگزیدید؟]
جواب: اول قصد داشتم از راه کویت به سوریه بروم. دولت با اینکه ویزا
[[page 234]]
داشتم راهم نداد و گفت احساس خطر می کند. حتی اجازۀ عبور تا فرودگاه را برای خود خطرناک خواند. به همین جهت آمدم در کشوری که اینچنین نباشد. و اگر بتوانم در کشوری اسلامی به فعالیتهای الهی خود ادامه دهم خواهم رفت. آمدن ما به اینجا علت خاصی ندارد.(402)
7 / 10 / 57
* * *
تقدیر خداوند
من اول از آقایانی که زحمت کشیده اند و از کویت تشریف آورده اند اینجا برای تفقد از ملت ما و تفقد از من، تشکر می کنم. خداوند سعی همه شما را مشکور گرداند.
خدای تبارک و تعالی مقدراتی دارد که ما سرّ آن را نمی فهمیم مگر بعد از زمانها. بعد از آنکه به واسطۀ فشار دولت ایران و فشار محمدرضا شاه بر دولت عراق و محصور کردن آنها منزل ما را، و رفت و آمدهایی که بین ما و دولت عراق شد، گفتگوهایی شد و ما به آنها اخطار کردیم که یک مسالۀ شرعی است، یک وظیفۀ الهی است و من نمی توانم مسالۀ الهی و وظیفۀ شرعی را به قول شماها ترک کنم. من این کارهایی که در اینجا انجام می دهم، شما هم هر کاری دارید بکنید. آنها از ما تقاضا می کردند که چون ما تعهداتی با دولت ایران داریم و این کارهایی که شما و اصحاب شما می کنند مخالف آن تعهدات است، ما نمی توانیم تحمل کنیم. من جواب دادم من که تعهدی ندارم، شما تعهد دارید! من یک تکلیف شرعی دارم، عمل می کنم و به تعهد شما اعتنایی نمی کنم. هم در منابر خطابه می خوانم، و هم اعلامیه صادر می کنم، و هم نوار پر می کنم و می فرستم. این تکلیف من. شما هم هر تکلیفی دارید عمل کنید. بعد از رفت وآمدها، آنها [بعثیها ]برادرهای من [را] که جزء رفقای نجف بودند، آنها را ترساندند. و به من رسید که گفتند که ما با خودش ـ مثلاً ـ کار نداریم لکن
[[page 235]]شماها را چه خواهیم کرد. من دیدم که خوب، ممکن است که یکوقتی گزندی به این دوستان من برسد، عازم حرکت شدم و آمدم به ـ البته تحت مراقبت دولت عراق آمدم به سرحد کویت. و در سرحد کویت هم همان فشاری که در آنجا بر دولت عراق بود بر دولت کویت هم بود. و آنها حتی اجازۀ اینکه ما عبور کنیم از این طرف شهر به آن طرف شهر هم ندادند. و من گله ای از هیچ کس ندارم؛ چون آنها ملتزم بودند به واسطۀ قراردادهایشان عمل کنند. و من نه از دولت عراق نه از دولت کویت گلایه ای ندارم. لکن خدای تبارک و تعالی تقدیری فرموده بود و «ما غافل بودیم».
ما بنایمان بر این بود که از کویت بعد از دو ـ سه روزی که با آقایان ملاقات می کنیم برویم به سوریه، و آنجا یک اقامت طولانی بکنیم. لکن خداوند تقدیر کرده بود که باید راه، چیز دیگر باشد. و ما نمی دانستیم که این تقدیر به کجا منتهی می شود. از آنجا برگشتیم به بصره؛ و از آنجا هم به بغداد ما را بردند. و من ملاحظه کردم که ما اگر هر جا برویم از این دوَل اسلامی همین مطلب است. به همین جهت تصمیم گرفتیم ـ بدون هیچ فکر سابق ـ که ما می رویم به فرانسه. در عین حالی که مایل نبودم از دوَل اسلامی خارج بشوم لکن خداوند تقدیر کرده بود که مسائل در آنجا به طور وسیع در همه جای دنیا پخش بشود؛ و خبرنگارها از اطراف عالَم هجوم کردند که گاهی روزی چندین مصاحبه ها می شد؛ و خصوصاً از امریکا که مصاحبه هایی با آنها شد. و آنها از همان جا پخش کردند به سراسر امریکا و به بعض از بلاد دیگر. و ما هم مسائل ایران را در آنجا روشن کردیم، به طوری که بسیاری از ابهاماتی که به واسطۀ تبلیغات سوئی که از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد.(403)
6 / 12 / 57
* * *
[[page 236]]
پناه بردن کویت به امریکا
این بدبختهای خلیج هم مثل کویت گرفتار این وسوسه شده اند. خیال می کنند که اگر در دامن امریکا بروند خلاص می شوند. این اشتباه است. امریکا می خواهد همه چیز شما را از بین ببرد و مسلط بر همۀ حیثیت ملت شما بشود، با همین بازیها. توجه به عواقب امر خودتان بکنید! شما فردا که امریکا دست از روی سرتان برداشت، باز ایران همراه هست، آن روزی هم که دستش روی سر شماست، هست، هیچ ترس از این که او چه می کند ندارد. تا حالا هر چه کردند، هرچه خواستند کردند، ملت ما قویتر شد.(404)
8 / 3 / 66
* * *
[[page 237]]