نفر می رسید همه نوع سلاح و جنگ افزار با خودشان برداشتند و همراه یکصد اسب و هفتصد شتر ، درحالی که عده ای از زن های خواننده و نوازنده با ساز و آواز خود آنها را همراهی می کردند ، راهی مدینه شدند ! سپاه عجیبی بود و رفتارش به همه چیز شباهت داشت جز به آماده شدن برای جنگ ! سر کرده های قریش موقع حرکت از مکه با هم قرار گذاشتند که هر روز یکی از آنها عهده دار مخارج سفر باشد و علف و آذوقه لشگر را تهیه کند.
هر روز ده شتر سر می بریدند تا به مصرف غذای لشگریان برسانند! از آن طرف خبر به رسول خدا رسید که سپاه قریش با یک چنین وضع و آرایشی از مکه خارج شده و به جنگ شما می آید رسول خدا - صلی الله علیه وآله - بدون درنگ مردان جنگجو و فدا کار خود را گرد آورد و با آنها لشگر کوچکی آراست که تنها 313 نفر عضو بودند یعنی یک سوم سپاه دشمن ! این سپاه کوچک که بیشتر افراد آن هم پیاده بودند با سلاح و جنگ افزاری بسیار ساده و سبک از مدینه بیرون آمدند و مقداری راه پیمودند تا به نقطه ای به نام ( بدر ) رسیدند . درآنجا پیامبر یاران خود را در کنار چاهی گرد آورد و درباره سر نوشت آن جنگ پیش گویی هایی کرد که هم باعث حیرت و شگفتیو هم باعث خوشحالی مسلمانان شد ( ادامه دارد)
لگد انداختن اسب از پشت
[[page 19]]
انتهای پیام /*