مقصد دوم امور عامّه

کیف و اقسام آن

فریده سوم اقسام عرض

کد : 114494 | تاریخ : 13/06/1395

کیف و اقسام آن

‏ ‏

‏کیف از مقولات عرضیه است و آن مقوله ای است که قارّ بوده و بالذات قبول‏‎ ‎‏قسمت و قبول نسبت نمی کند و به واسطۀ اینکه قارّ است، امثال حرکت و «أن یفعل» و‏‎ ‎‏«أن ینفعل» از کیف خارج می شوند؛ زیرا اینها قارّ نیستند.‏

‏و چون کیف بالذات قبول قسمت نمی کند، پس کمّ هم خارج می شود؛ چون کمّ‏‎ ‎‏بالذات قبول قسمت وهمیه می نماید. و از اینکه کیف بالذات قبول نسبت نمی کند،‏‎ ‎‏اعراضی که نسبی هستند و حقیقت ماهیتی آنها نسبت است خارج می شوند.‏

‏و کیف جنساً به چهار قسمت منقسم است:‏

‏یکی از آنها: کیفی که مختص به نفس بوده و آن را کیف نفسی گویند، مانند علم و‏‎ ‎‏اراده و قدرت، البته بنابر آن مبنایی که گفته اند: اینها از عوارض نفس است، به خلاف‏‎ ‎‏آن قولی که می گوید: حیات عین نفس است.‏

‏دومی: کیفی است که مختص به کمّ است، یعنی فقط بر کمّ عارض می شود لاغیر،‏‎ ‎‏مانند استقامت و انحناء و مستطیل و مثلث و نحو اینها که مختص به کمّ متصل است و‏‎ ‎‏مانند زوجیت و فردیت که مختص به کمّ منفصل است و اینها را کیفیات مختصۀ به‏‎ ‎‏کمّیات گویند.‏

‏قسم سوم کیف: قوه و لاقوه است که به آن کیف استعدادی گفته می شود. اگر‏‎ ‎‏استعداد شدیدی برای جانب قبول بوده و برای انفعال رام و مطیع باشد، آن را لاقوه‏‎ ‎‏نامند؛ چون قوه ای که دافع باشد از خود ندارد و اگر به دفاع و عدم دفاع بتواند خود را‏
‎[[page 372]]‎‏از تأثیر نگه داشته و استعداد لاانفعال داشته باشد، آن را قوه نامند و اگر نسبت به قبول و‏‎ ‎‏لاقبول، اعتدال داشته باشد، آن را قوه و لاقوه گویند.‏

‏و قسم چهارم کیف: کیف محسوس است که با پنج قوۀ ظاهره درک می شود از‏‎ ‎‏قبیل کیفیات ملموسه، مثل کیفیات فعلیه و انفعالیه ای که از اوایل ملموسات است، و‏‎ ‎‏کیفیات مذوقه، مانند طعوم بسیطۀ تسعه.‏

‏حاجی به اینها طعوم بسیطۀ تسعه گفته است؛ چون اینها از سه قوۀ فعلیه و فاعلیه‏‎ ‎‏نسبت به سه قوۀ انفعالیه تولید می شوند.‏

‏قوۀ فعلیه و فاعلیه که عبارت از حرارت و برودت و اعتدال بین آنهاست اگر در‏‎ ‎‏یکی از سه قوۀ انفعالیه که مواد غلیظه و مواد لطیفه و مواد معتدل بین آنهاست ضرب‏‎ ‎‏شود، از هر یکی طعمی پیدا می شود، مثلاً اگر حرارت وارد شد و در مادۀ غلیظه تأثیر‏‎ ‎‏نمود یک طعم پیدا می شود و اگر بر مادۀ لطیفه وارد شده و تأثیر کرد طعم دیگری تولید‏‎ ‎‏می گردد و اگر در مادۀ معتدل تأثیر کرد طعم سومی حاصل می شود. و همچنین آن‏‎ ‎‏دو تای دیگر را بر این قیاس کن.‏

‏و نیز به اینها بسیطه گفته است؛ چون اگر دو طعم با یکدیگر مختلط شوند طعم‏‎ ‎‏مرکب دیگری حاصل می شود، به عبارت دیگر: اگر دو فعلیه بر یک انفعالیه وارد شود‏‎ ‎‏طعم مرکبی حاصل می گردد.‏

‏و کیف محسوس که اخیراً ذکر شد یا انفعالی است و یا انفعال است، اگر کیف‏‎ ‎‏راسخ باشد، مثل زردی ای که بر ذهب عروض پیدا کرده و نمی توان آن را به زودی‏‎ ‎‏زایل نمود. و مثل قرمزی ای که بر مس عارض شده و نمی توان آن را از جوهرۀ مس به‏‎ ‎‏زودی ازاله کرد، به آن انفعالی گویند. چنانکه فضایل اخلاقی هم همین طور است. و‏‎ ‎‏انفعالی به این جهت گفته اند که کثرت مبانی بر کثرت معانی دلالت می کند.‏

‏و اگر کیف غیر راسخ باشد و به سرعت از موضوع خود مرتفع شود، مانند حُمرۀ‏‎ ‎‏خجل، به آن انفعال گویند.‏

‏والحاصل: انفعال و انفعالی در اجسام مثل حال و ملکه در نفس است.‏

‎[[page 373]]‎

انتهای پیام /*