کیفیت انتزاع صفات بدون لزوم ترکب در ذات
حال که میزان عقلی ضابط اوصاف جمال که لایق جناب حق است به طور اجمال ذکر شد، باب دیگری از بحث گشوده و اوصاف را یکی پس از دیگری به طور تفصیل به پای میزان آورده و ذکر می نماییم. از اوصافی که به پای میزان آورده علم و قدرت و اراده و حیات است و در اثبات وجود آنها آن ادلۀ ثلاثه را ـ برهان خلف و استقامت و برهان امتن قرآنی که در استحکام آن محتاج به بطلان تسلسل نیستیم ـ جاری نموده و علم واجب و قدرت واجب و اراده و حیات واجب را اثبات می نماییم.
و چون بعد از اثبات این واجبات طرح اشکالی بجاست و آن اینکه تعدد واجبات لازم می آید، بعد ان شاء الله باب دیگری خواهیم گشود و معلوم خواهد گشت که تعدد واجب لازم نمی آید و این دو جمله را در آنجا تحقیق خواهیم نمود که: «هل یجوز انتزاع مفهوم واحد من المتکثّرات و المتخالفات أم لا؟» و «هل یجوز انتزاع مفاهیم متعدّده من شی ء واحد أم لا؟»
در بادی نظر چنین می نماید که هیچ کدام جایز نباشد، به این بیان: عقل که
[[page 39]]
می خواهد مفهومی را از ذاتی انتزاع کند لابد یک معنایی مناسب با ذات ملاحظه نموده سپس مفهومی را طبق آن معنای مناسب انتزاع می نماید و الاّ لازم می آید که بتوان هر مفهومی را از هر چیزی انتزاع کرد. هنگامی که دو شی ء باشد و عقل بخواهد از آنها مفهومی انتزاع کند یا باید آن مفهوم را از مجموع آن دو شی ء که دو خصوصیت متضاد با هم دارند انتزاع کند و یا باید از جامعی که بین آن دو شی ء است انتزاع نماید و یا اینکه هم از این شی ء با خصوص خصوصیت آن و هم از آن دیگری با خصوص خصوصیت دیگری که دارد انتزاع کند.
البته مجموع من حیث المجموع چیزی نیست و اگر آن مفهوم را از جامعی که بین آنهاست انتزاع کند، پس آن مفهوم را از شی ء واحد انتزاع کرده است و اگر بخواهد آن مفهوم را از خصوص لحاظ خصوصیت این شی ء که با خصوصیت آن شی ء دیگر متقابل است و از خصوص لحاظ خصوصیت آن شی ء دیگر که با مقابل آن متضاد است، انتزاع نماید محال است؛ زیرا به حکم تضاد اگر ضدی مناسب با معنایی باشد، ضد دیگر مناسب با آن معنی نخواهد بود، و ما گفتیم در انتزاع مفهوم، لحاظ معنای مناسب لازم است.
بلی، اگر بین دو شی ء جهت مشترکه از قبیل جهت مشترکۀ نوعیه و یا جنسیه باشد انتزاع مفهوم واحد از آن جهت متحدۀ مشترکه ممکن است، اما انتزاع مفاهیم متعدده از شی ء واحد از حیثی جایز بوده و از حیثی جایز نیست، اما از این حیث جایز نیست که گفتیم: هر مفهومی به مناسبت لحاظ معنای مناسبی که عقل آن معنی را در منشأ انتزاع ملاحظه می کند، انتزاع می شود و چون لحاظ هر معنی باید از جهت خصوصیتی در ذات محل انتزاع باشد، فلذا باید مفاهیم متکثره از خصوصیات متکثره انتزاع شود و اما حیث امکان انتزاع مفاهیم متعدده از منشأ واحد ان شاء الله بعد مطرح خواهد شد.
و بالجمله: علاوه بر اینکه انتزاع مفهوم واحد از اشیاء متخالفه ممکن نیست؛ چنانکه وجه عدم امکان آن گذشت، فعلاً مورد احتیاج ما هم نیست و در این مقام باید در تحکیم جواز انتزاع مفاهیم متعدده از منشأ واحد کوشید تا بتوانیم اوصاف متعدده
[[page 40]]
کمالیه را برای ذات واجب بسیط من جمیع الجهات اثبات نماییم.
گفتیم که: در بدو نظر عدم جواز مترائی است؛ زیرا انتزاع مفهوم به واسطۀ معنای مناسبی در ذات صورت می پذیرد، لذا هر مفهومی که غیر مفهوم دیگر است، باید به مناسبت معنایی غیر معنای مناسب با مفهوم دیگر انتزاع شود. بنابراین لازم است مفاهیم متعدده از معانی متعددۀ متناسب منتزع باشد و معانی متعدده باید از خصوصیات متعدده ملحوظ واقع شود و چون محل انتزاع باید دارای خصوصیات متعدده باشد ممکن نیست منشأ انتزاع، واحد بسیط باشد. این وجه ظاهری برهان ساده بر عدم امکان انتزاع مفاهیم متعدده از شی ء واحد است.
ولیکن مطلب را به این سادگی نمی گذرانیم والاّ بر موحد لازم است که هیچ وصفی برای ذات مقدس اثبات نکند؛ چون امر بین قول به ترکیب در ذات یا سلب کلی اوصاف دایر می شود، البته در صورت دوران نباید پایه و اصل بساطت مبدأ را از دست داد.
و این مطلب را باید در اینجا تحکیم نمود؛ چنانکه متکلمین و بسیاری از حکما نتوانسته اند وجه صحت انتزاع را خوب از آب درآورند، حتی از اعاظم عرفا، از جمله قاضی سعید عارف قمی که از اعاظم عرفاست، در آن گیر کرده و نتوانسته اند مطلب را بر وجه صحیحی تحکیم نمایند.
[[page 41]]
والحاصل: اینجا محل الحاد به اسماء الله است «وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أسْمَائِهِ» ما اگر بخواهیم از این الحاد بیرون بیاییم باید بکوشیم و وجه صحت انتزاع مفاهیم متعدده از منشأ واحد بسیط را درست حل نموده و از این عویصۀ دینی راحت شویم.
[[page 42]]