مقصد سوم الهیات

توهم وحدت حق با سایر موجودات

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی أنّ علمه بالأشیاء بالعقل البسیط و الإضافة الإشراقیة

کد : 114708 | تاریخ : 13/06/1395

توهم وحدت حق با سایر موجودات

‏وهمٌ و دفعٌ: بعد از آنکه گفتیم حضرت حق صرف الوجود است و ماهیات و‏‎ ‎‏حدود و تعینات را منکر شده و گفتیم آنها ابداً واقعیت و خارجیت ندارند و‏‎ ‎‏متحققی جز حقیقت وجود نیست و بعد از انکار تقرر ماهیات و بیان مقدمات‏‎ ‎‏برای اثبات اینکه حضرت حق، صرف الوجود است و صرف الوجود جامع‏‎ ‎‏تمام کمالات وجودیه می باشد، و بالجمله: بعد از قول به اینکه در عالم،‏‎ ‎‏حدودات بی واقعیت است و متحقق اصل وجود بوده و چنانکه گفتیم اصل‏‎ ‎‏وجود بصرافته حضرت حق می باشد، ممکن است توهم شود که وجودات بعین‏‎ ‎‏وجوداتها و بحقیقتها در مرتبۀ ذات حاضر و جمع بوده و موجودات و نظام عالم‏‎ ‎
‎[[page 236]]‎‏بحقیقتها الوجودیه در ذات حضرت ذوالجلال باشند و لازمۀ این سخن وحدت‏‎ ‎‏وجودات نظام عالم با مبدأ است واینکه صرف الوجود، عبارت از حقیقت وجود از‏‎ ‎‏نقطۀ اعلی تا نقطۀ پایین باشد.‏

‏و به عبارت دیگر: بعد از قول به القای حدودات و دروغ بودن و واقعیت نداشتن‏‎ ‎‏آنها، هیچ وجودی نیست که از وجود حقیقیۀ فعلیه منفک و ممتاز باشد و با توجه به‏‎ ‎‏آنچه گفته شد که متحقق وجود است و حضرت حق هم صرف الوجود است، یعنی‏‎ ‎‏وجودی که وجود حق فاقد کمال آن باشد نیست و الاّ موجب نقص حق از آن وجود‏‎ ‎‏شده و باعث تحدد و محدودیت و تعین حق شده و برای حضرت حق ماهیت ثابت‏‎ ‎‏می شود، بلکه تمام هویت ذات تمام هویت کمال است ولا یشذّ عنه مثقال ذرّة من‏‎ ‎‏الکمال ولا یشذّ عن حیطة وجوده و مرتبة ذاته ذرّة من حقیقة الوجود، نتیجه این‏‎ ‎‏می شود که بگوییم: او عین همۀ وجودات است وهرکجا وجودی است ذات اوست.‏

‎ ‎

‎[[page 237]]‎

انتهای پیام /*