اشکال اشراقیون بر کلام حکمای مشائی
اشکال اشراقیین به مشائین این است که می گویند: چگونه می شود که از عقل اول که وجود قوی تر است فلک بسیط اطلس حاصل شود ولی از عقل دوم که ضعیف تر است فلک هشتم با آن همه کواکبی که در آن هست، که هر کدام از آن کواکب دارای طبیعت جداگانه ای است، صادر گردد؟
و چگونه می شود که از عقول پایین تر از عقل دوم با اینکه جهات کثرت در آنها خیلی زیاد است فقط یک فلک و یک کوکب صادر شود، ولی عقل دوم با اینکه جهات کثرت در او کمتر از جهات کثرت در آنهاست علت فلک هشتم و آن همه کواکب باشد؟ و چگونه می شود که عقل اول با اینکه قوی است یک فلک را ایجاد نموده ولی عقول پایین تر از آن چند فلک را ایجاد نمایند؟ چون در هر یک از افلاک جز فلک اطلس چند فلک جزئیه هست مثلاً برای قمر چهار فلک جزئی قائل هستند.
و همچنین می گویند: شمس را که بزرگ ترین و نورانی ترین و مؤثرترین کواکب است، عقل پنجم ایجاد کند ولی زحل و کواکب بالاتر از شمس را عقول قوی تری ایجاد نمایند.
علاوه بر اینکه ممکن است فلک اطلسی در کار نباشد و تنها فلک هشتم باشد و در آن افلاک جزئیه ای باشد که در هر کدام از آنها تعدادی از کواکب قرار گرفته باشد و حرکت آنها به تبع حرکت آن افلاک جزئیه باشد. و اصلاً ممکن است فلکی در کار نباشد. اضافه بر اینکه جهات کثرتی که مشائین در عقول گفته اند اعتباری بوده و عقل نمی تواند به واسطۀ اعتباری، موجد کثرات باشد.
آنچه ذکر شد شبهات و ایرادات بر طریقۀ مشائین است که وثوق به طریقۀ مشائین را در کیفیت حصول کثرت از بین می برد.
[[page 404]]