باب ششم تجرد نفس ناطقه انسانی

حجت چهارم بر تجرد نفس ناطقه

کد : 114985 | تاریخ : 13/06/1395

حجت چهارم بر تجرد نفس ناطقه[2]

‏به نحو شکل ثانی اقامۀ حجت کرده اند و گفته اند: قوۀ عاقلۀ بشری بر افعال غیر‏‎ ‎‏متناهیه قوّت دارد و هیچ شیئی از قوای جسمانیه نمی تواند بر افعال غیر متناهیه قوّت‏‎ ‎‏داشته باشد. پس قوۀ عاقله، جسمانی نمی باشد. بنابراین باید مجرد باشد.‏

‏اما صغرای قضیه: زیرا می بینیم انسان می تواند حکم کند به اینکه عدد یا زوج و یا‏‎ ‎‏فرد است و حکم، فرع تعقل طرفین است و انسان اول باید موضوع و محمول را‏‎ ‎‏ادراک کند، و موضوع عبارت از شی ء غیرمتناهی است، چون موضوع، ماهیة العدد‏‎ ‎‏نیست که جامع و اصل الطبیعه بوده باشد. زیرا اصل طبیعة العدد و اصل جامع، نه زوج‏‎ ‎‏و نه فرد است، پس باید موضوع، افراد وجودیۀ خارجیه باشد. البته در خارج، اعداد یا‏‎ ‎‏زوج و یا فرد هستند و این معنای ادراک غیر متناهی است. پس نفس بر ادراک شی ء‏‎ ‎‏غیر متناهی قوّت دارد.‏

‏و اما کبرای قضیه: در سابق گفته شد که همۀ اجسام باید تناهی ابعاد داشته باشند.‏‎[3]‎‎ ‎‏پس در چیزی که حالّ در جسم باشد، لابد به تبع آن متناهی خواهد شد.‏

‎ ‎

‎[[page 15]]‎

  • )) اسفار، ج 8، ص 284.
  • )) رجوع کنید به: اسفار، ج 4، ص 21 ـ 24.

انتهای پیام /*