باب دهم در بیان معاد روحانی و حقیقت سعادت و شقاوت

براهین منکرین اتحاد عقل فعّال با نفس

کد : 115118 | تاریخ : 13/06/1395

براهین منکرین اتحاد عقل فعّال با نفس

‏برهان اول: دو شی ء که هر کدام تعین دارند، چطور ممکن است متحد باشند؛ چون‏‎ ‎‏اگر بر تعین خود باقی بمانند محال است دو تعین، یکی شوند و چطور ممکن است‏‎ ‎‏متعینین، یک تعین شوند؟ و اگر دو تعین یکی نشوند، این اتحاد نیست؛ زیرا اگر یکی‏‎ ‎‏معدوم شده و دیگری باقی مانده، این اتحاد نیست، و اگر هر کدام از تعینها باطل و‏‎ ‎‏معدوم گردند و موجود دیگری بعد از معدومیت آنها حاصل آید، آن مربوط به آنها‏‎ ‎‏نیست، بلکه یک موجودی است که مستقلاً حاصل و حادث شده است.‏


‎[[page 489]]‎‏از براهین دیگر بر ابطال اتحاد عقل فعّال با نفوس این است که: عقل در قوس‏‎ ‎‏نزولی بوده و فاعل مادون است و ارتباط فاعلی با عالم مادون و طبع دارد، پس چطور‏‎ ‎‏ممکن است در قوس صعود برای نفوس، غایت باشد و از آنها متأخر بوده و ارتباط‏‎ ‎‏آنها با او بعداً و متأخراً حاصل شود؟ زیرا چیزی که در مرحلۀ اول به ارتباط فاعلی با او‏‎ ‎‏در ارتباط بوده، چگونه متأخراً با اینها ارتباط حاصل می کند؟ با این بیانات قول به‏‎ ‎‏اتحاد را ابطال کرده اند.‏

‎[[page 490]]‎

انتهای پیام /*