دوم: عینیت تشخص و وجود
اصل دوم اینکه: تشخص، عین وجود است؛ زیرا بنابر مسلک اصالت وجود، غیر از وجود، حقیقت دیگری متحقق نیست؛ پس متشخص، همان متأصل است و متأصل هم وجود است و اگر از مفاهیم سخن به میان می آید، آنها علائم و امارات تشخص می باشند؛ چنانکه در حق سبحانه، امارات وجود متشخص، همان مفاهیم کلی علم و اراده و قدرت و حیات است، منتها چون موجودات ممکن دارای دو حیثیت وجودی و عدمی می باشند، امارات آن وجود متشخص دو قسم است؛ یک دسته از مفاهیم به
[[page 557]]حیثیت فقدان، و دستۀ دیگر به حیثیت وجود و وجدان مربوط است و لذا تمام مفاهیم؛ اعم از مفاهیم جنسی و نوعی و فصلی و مفاهیم عرضی، از امارات تشخص و نحوۀ وجود است و از اول طفولیت تا آخر کهولت و از ابتدای تولد در این عالم تا بقای آن نحوۀ از وجود، با آن عرض عریضی که دارند، از امارات تشخص و علامات نحوۀ وجود هستند.
پس تشخص همان نحوۀ وجود است؛ اگرچه بعضی از امارات و مفاهیمی که سابقاً بودند ساقط شده باشند.
[[page 558]]