حجت الاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی

پس مطالب خودت کو؟

کد : 115782 | تاریخ : 14/06/1395

پس مطالب خودت کو؟

‏وقتی به نجف مشرف شدم و توفیق آن رایافتم که در درس استادان نجف هم شرکت‏‎ ‎‏کنم، دفترهایی را که حاوی تقریرات درس امام بود، با خودم به نجف برده بودم و‏‎ ‎‏بعد از مدتی وقتی تقریراتی را که در نجف نوشته بودم، با آن دفترها مقایسه کردم،‏‎ ‎‏تفاوت روشنی بین آنها بود. آن تفاوت این بود که اوایلی که ما به نجف مشرف‏‎ ‎‏شدیم، معمولاً طبق عادتی که در درس امام داشتیم، صحبتهای استادان را‏‎ ‎‏می نوشتیم و بعد مطالب را تحلیل می کردیم و سعی می کردیم خودمان مطلبی در‏‎ ‎‏کنار مطلب استاد داشته باشیم. یعنی تقریرات را که می نوشتیم، یک قسمت این‏‎ ‎‏تقریرات، مربوط به چیزی بود که استاد گفته بود و یک مقدار از آن مطالب هم نکاتی‏‎ ‎‏بود که به ذهن خودمان رسیده بود. این کار را امام به شاگردانشان عادت داده بودند.‏‎ ‎‏حتی یکبار امام از استادشان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری قریب به این مضمون‏‎ ‎‏را نقل می کردند که: «کسی تقریرات درس را خدمت ایشان آورده بود فرموده بودند‏‎ ‎‏که، اینها همه مطالب من است، پس مطالب خودت کو؟ تو چه نوشته ای؟ و اگر‏‎ ‎‏مطلبی از خودت نداشتی، لااقل در این زیر، بد و بیراهی می گفتی تا خودت را آنجا‏‎ ‎‏نشان بدهی». این عادت در ما آنچنان بود که وقتی من به نجف مشرف شدم،‏‎ ‎‏معمولاً تقریرات استادان را که می نوشتم، یک ثلث صفحه گفتۀ استاد بود و دو ثلث‏‎ ‎‏زیر صفحه مطالب خودمان بود که مثلاً فلان جای مطلب اشکال دارد و یا نظر استاد‏‎ ‎‏را با نظرات دیگران مقایسه می کردیم.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 162]]‎

  • )) پابه پای آفتاب؛ ج 4، ص 27.

انتهای پیام /*