امام با طراوت و تبسم با من روبه رو شد
حضرت امام(ره) مقید بودند بعد از درس حدود ربع ساعتی می نشستند تا اگر طلاب اشکال و ابهامی دارند مطرح کنند. من هم که شبهه ای برایم پیدا شده بود در جمع آن حلقه حضور یافتم. حضرات یکی پس از دیگری صحبت کردند و جواب شنیدند، تا نوبت به حقیر رسید. مقداری با خجالت و اضطراب شروع به صحبت کردم. رشتۀ بحث رسیده بود به جریان استصحاب در موضوعی که اثر مترتب بر آن به تنهایی نبود. اشکال اصل مُثبِت را مطرح کردم. آنچنان ایشان با طراوت و نشاط، تبسم، چهرۀ نورانی و محبت وصف ناشدنی با من روبرو شدند که آناً ذهنیت من مشمول شد و خود را در برابر استادی مهربان و متواضع یافتم. امام با یک کلمه جواب مرا دادند و فرمودند: «بدین معنی که موضوع اثر موضوع مرکب است و در چنین حالتی اصل عملی می تواند در اجزاء موضوع جاری شود». ناگفته نماند که سطح درس امام بالا و بسیار عمیق بود و طلابی که یک دوره اصول دیده بودند و در فقه هم مقداری کار کرده بودند مناسب جلسۀ درس معظم له بودند؛ نه طلابی که تازه سطح را به اتمام رسانده بودند. خاطرۀ شیرین این برخورد باعث تجری من گردید.
* * *
[[page 232]]