نظم در مطالعه
در مطالعاتشان آنقدر منظم بودند که هیچ چیز باعث تعطیل شدن مطالعه شان نمی شد. آن روزی که خبر شهادت حاج آقا مصطفی را به ایشان دادیم و اجازه
[[page 243]]گرفتیم که برای مراسم تدفین به کربلا برویم؛ خیال کردیم که امام ناراحت می شوند. حتی برای ایشان دکتر آوردند، که وقتی امام این موضوع را فهمیدند، گفتند: «حالا برای من دکتر می آورند»! آن روز ما فکر کردیم امام به نماز جماعت نمی روند، ولی دیدیم که ایشان سر وقت به نماز جماعت رفتند. مطالعاتشان را هم ترک نکرده بودند و قرآنی را که هر روز می خواندند، طبق روال روزهای قبل، خواندند. احمدآقا می گفت: «عصر آن روز دیدم که هفتاد صفحه از کتابی که جزو دورۀ مطالعاتی ایشان بود، خوانده شده است.»
* * *
[[page 244]]