محمدحسن پس از اتمام دوره مکتب خانه از سوی پدر روانه مدرسه
[[page 8]]محل شد و به دلیل داشتن معلومات زیاد در همان روزهای آغازین یکی دو رتبه جهش کرد و از کلاس سوم ابتدایی تا پایان مقطع ابتدایی را در مدرسه به پایان برد. سپس به منظور تکمیل تحصیلات و رسیدن به مدارج عالی علمی به ویژه علوم اسلامی حوزه علمیه را برگزید و با راهنمایی پدر و عمویش شیخ عبدالستار اسلامی در 1323ش وارد حوزه علمیه آبادان گردید. فاطمه حکمتی، همسر محمدحسن، یکی از دلایل ورود محمدحسن به حوزه علمیه را رویدادی می داند که در نوجوانی محمدحسن رخ داده است: «محمدحسن در دوره نوجوانی برای مدت کوتاهی در یک مغازه جواهرفروشی مشغول کار شده بود. در یکی از روزها عالمی وارد آن مغازه می شود و جواهرفروش با دیدن آن عالم از جای خود بلند شده و احترام ویژه ای به آن عالم می نماید و نسبت به او اظهار علاقه و دوستی می کند. محمدحسن که احترام جواهرفروش را به آن عالم می بیند با خودش می گوید پس احترام و بزرگی در علم است نه در ثروت. لذا از جواهرفروشی بیرون می رود و با تمهید مقدماتی وارد حوزه علمیه آبادان می گردد.» محمدحسن حدود دو سال در حوزه علمیه آبادان تحصیل علم کرد. در آن ایام آقایان آیات ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی و نیز حجت الاسلام والمسلمین علی دوانی در ماه های محرم، صفر و رمضان از قم به آبادان آمده و آنجا منبر می رفتند.
[[page 9]]محمدحسن چندین بار در پای منبر دوانی حاضر شد و مدتی بعد با ایشان آشنایی و ارتباط یافت. دوانی درباره محمدحسن گفته است که او از طلاب جوان بسیار خوب و درسخوان حوزه علمیه آبادان بوده است.
[[page 10]]