پیش از این گفتیم که شیخ شریف نماینده دو تن از مراجع تقلید عصر خود بود، همین امر سبب شده بود که بر اثر ارتباطات شیخ شریف با حوزه علمیه قم، در ایام مختلف سال به ویژه در ماه های محرم و رمضان مبلغانی از سوی آن مراجع به شریف قنوتی معرفی می شدند تا با اعزام به اردکان و از آنجا به روستاهای دور و نزدیک این شهر به کار تبلیغ شعائر و معارف اسلامی بپردازند. بزرگ ترین مشکل مبلغان اعزامی نبودِ محلی برای اسکان بود. برخی از آنها در طول روز به منطقه مأموریت شان اعزام می شدند و شب هنگام به اردکان باز می گشتند. این در حالی بود که در اردکان هم محلی برای اسکان آن ها وجود نداشت و بسیاری از آن ها در منزل شیخ شریف اقامت می کردند. همین امر سبب شد که شریف قنوتی به فکر تأسیس مهدیه بیفتد و با تأسیس آن هم مشکل اسکان طلاب و مبلغان اعزامی را برطرف نماید و هم آنجا را مرکزی برای برگزاری جلسات درس و بحث و احکام قرار دهد و به مرور زمان آن مرکز را به عنوان حوزه علمیه معرفی نماید.
شیخ شریف با اندیشه ساختن مهدیه مقدمات اولیه کار را انجام داد. قطعه زمینی را روبه روی مسجد جامع در نظر گرفت و با مراجعه به صاحب آن، فرج الله خان کلانتر سابق اردکان، موافقت وی را برای واگذاری آن زمین جهت ساختن مهدیه گرفت و به دنبال آن ساخت بنای مهدیه را آغاز کرد. طبق معمول بسیاری از مسئولیت ها به عهده خود شیخ شریف بود. از نقشه کشی ساختمان گرفته تا کارگری. او به همت برخی از اهالی محل به ساخت مهدیه همت گماشت. مدت زیادی او و
[[page 51]]عده ای از اهالی به کوه های اطراف می رفتند و پس از استخراج سنگ ها و تراش دادن آنها، آنها را برای ساخت مهدیه به اردکان می آوردند. شیخ شریف در معماری و نقشه کشی ساختمان مهارت عجیبی داشت. او آن ساختمان قدیمی را تخریب کرد و خودش نقشه جدیدی طراحی کرد و نام ساختمان را به نام حضرت مهدی(عج) نامگذاری کرد. یک قسمت از بنا برای حوزه علمیه و قسمت دیگر به عنوان حسینیه در نظر گرفته شده و طراحی گردید. محمدسعید حق پرست می گوید: «روزی شیخ رمضان روحانی پیش من آمد و برای من چنین نقل کرد که ماه رمضان بود و من برای تبلیغ آمده بودم. آقای قنوتی مرا به روستای کمهر فرستاد. در آن روستا روی خوشی به من نشان ندادند. من با ناراحتی آمدم که از آقای قنوتی گلایه کنم که این چه جایی بود که مرا فرستاده ای. داخل مهدیه شدم همین که آقای قنوتی را دیدم یادم رفت که برای چه آمده ام. دیدم که محمدجعفر ترابی ـ که بعدها شهید شد ـ بنّایی می کند و آقای قنوتی کارگر اوست. خیلی ناراحت شدم که این دو نفر با زبان روزه کار می کردند. پس از احوالپرسی چند دقیقه به جای آقای قنوتی کار کردم. آقا عبایش را روی زمین پهن کرد و سرش را روی آجری گذاشت و پنج دقیقه استراحت کرد، سپس بلند شد و مجدداً مشغول کار گردید».
کار ساخت بنای مهدیه با وجود همه مشکلات به پایان رسید و ساختمان مزبور توسط شریف قنوتی افتتاح شد و مرکز ثقل فعالیت های
[[page 52]]فرهنگی گردید. از آن به بعد جلسات درس و بحث و احکام در آن ساختمان برگزار می شد.
گفتنی است که شریف قنوتی درباره تأسیس و راه اندازی مهدیه حضرت آیت الله گلپایگانی را نیز در جریان قرار داده و از نظرات ایشان استفاده می کرد.
در یکی از نامه های آیت الله گلپایگانی، که جوابیه نامه شریف قنوتی است، چنین آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم. به عرض عالی می رساند مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج بوده و توفیق اشتغال به وظایف روحانی و ساختن مدرسه مهدیه بود واصل و موجب مسرت گردید. از همت آقایان اهالی در ساختن و تأمین بودجه مدرسه خوشوقت موفقیت و پیشرفت شما را در کلیه امور دینی از خداوند متعال مسئلت دارم و راجع به اشخاصی که مایل هستند به شخص مورد سؤال شما کمک بنمایند در صورتی که از ثلث برای سهم مبارک امام علیه السلام آنها با معادل پیشنهادی اضافه نباشد مجازند بپردازند و دو ثلث دیگر را جهت اداره حوزه های علمیه خارج و داخل ارسال دارند و برای کمک به مسلمانان لبنانی مجلس دعایی تشکیل و بیانیه ایراد شده که یک برگ آن لفاً ارسال تا در آنجا اگر کسی خواست کمکی بنماید راهنمایی فرمایید. سلامت و مزید تأییدات را مسئلت دارم و ملتمس دعا هستم. ارسال وجه با شرایط فعلی برای ما مشکل است. محمدرضا الموسوی الگلپایگانی».
از متن نامه چنین بر می آید که شریف قنوتی در خصوص تأمین هزینه بنای ساختمان مهدیه از محضر آیت الله گلپایگانی نظرخواهی
[[page 53]]نموده و ایشان در جواب شریف قنوتی نامه بالا را ارسال کرده اند.
[[page 54]]