از برنامه های شریف قنوتی برای مقابله با تبلیغات سیاسی ـ فرهنگی رژیم، ایستادگی در مقابل برگزاری جشن های مختلف، به ویژه جشن های 2500 ساله شاهنشاهی و جشن انقلاب سفید بود. این جشن ها که بودجه هنگفتی صرف آن می شد و مقدمات برپایی آنها از ماه ها پیش زندگی مردم را فلج می کرد مورد انتقاد شریف قنوتی قرار می گرفت. وی علاوه بر انتقاد در فراز منبر، خود نیز در عمل با انجام فعالیت هایی، مخالفتش را با برگزاری چنین جشن هایی اعلام می کرد: «شیخ یکی از محبان واقعی اهل بیت(ع) بود که توجه خاصی به برگزاری ایام جشن و عزاداری ائمه اطهار نشان می داد. رژیم قرار بود در اردکان جشن انقلاب سفید را برگزار کند و اقدامات فراوانی نیز برای جشن و پایکوبی فراهم آورده بود. شب فردایی که قرار بود جشن برگزار
[[page 79]]شود شیخ قنوتی مؤمنان خاصی از جمله مرحوم مشهدی امیر را صدا کرد و جلسه ای برگزار نمود. او گفت: فردا باید عزاداری کنیم و نگذاریم در روز وفات امام صادق(ع) صدای جشن و پایکوبی رژیم بر عزاداری ما برتری یابد. در همین فاصله کم مجلس عزاداری بزرگی در مسجد جامع به راه افتاد. فریاد یا حسن یا حسین مردم شهررا به لرزه درآورد. عزاداری آن روز به حدی برجسته بود که رژیم به دلیل احتمال روبه رو شدن با عدم استقبال مردم و تبعات منفی آن از برگزاری جشن صرف نظر کرد». از دیگر اقدامات وی در همین زمینه بر هم زدن جشن چهارم آبان در 1353ش بود. عوامل حکومتی در چهارم آبان ـ سالروز تولد محمدرضا پهلوی ـ جشنی را در دبیرستان بیضاوی اردکان برگزار کرده بودند و سعی داشتند با دعوت از افراد سرشناس آن را به نحو احسن و شایسته انجام دهند. از جمله افرادی که رژیم سعی داشت در جشن حضور یابد محمدحسن شریف قنوتی بود. امراللّه صنعتگر، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش، که در جشن مربوطه حضور داشت ورود شیخ به مجلس جشن و شیوه برخورد با آن را چنین تعریف می کند: «در روز موعود با کمال تعجب دیدم که او با لباس روحانی در جریان جشن وارد مجلس شد و در ردیف آخر صندلی ها نشست. مجری برنامه که دانش آموز جوانی بود از حاضران خواست تا با صدای بلند بگویند جاوید شاه. پس از آن که همه با صدای بلند آن شعار را دادند و کف زدند شریف قنوتی بی محابا بلند شد و در حالی که نگاه مسئولان شهری
[[page 80]]و فرماندهان و نیروهای ژاندارمری و عوامل امنیتی همه به سمت عقب ـ به جایی که شیخ نشسته بود ـ خیره شده بود، با صدای بلند گفت: این جاوید شاهی را که گفتید، این کف هایی را که زدید به خاطر کدام ارمغان، کدام خدمت، کدام برجستگی و پیشرفت است؟ امروز ما در جهان به چه دستاورد سیاسی و اجتماعی دست یافته ایم که مستحق جاوید گفتن باشد؟ کدام امانتداری در جامعه رواج پیدا کرده که کف می زنید؟...» بدین ترتیب جشن چهارم آبان به کام عوامل امنیتی تلخ شد و آنان بعدازظهر همان روز شیخ را دوباره به پاسگاه برده و مراتب اعتراض خود را به شیخ اعلام کردند، اما شیخ همچنان در راه ایمان و اعتقاد خویش گام هایش را مستحکم تر برمی داشت.
[[page 81]]