
حکایت بندهای صالح
هنگامی که فتح سه روزه ایران برای ارتش بعثی عراق به خواب و خیال تبدیل شد و آنها در چند منطقه ضمن دادن تلفات سنگین، زمین گیر شدند، توطئه دیگری از سوی آمریکا شکل گرفت. آمریکا از راه کشورهای عربی و سازمانهای بین المللی، ایران را زیر فشار گذاشت تا آتش بس پیشنهاد شده را بپذیرد. آتش بس در جنگ در شرایطی پیشنهاد شده بود که مناطق وسیعی از کشورمان اشغال شده بود و صدام رسماً ادعا داشت که این مناطق و بعضی نقاط دیگر که هنوز اشغال نشده بودند، باید به خاک عراق اضافه شوند! ایران جنگ را آغاز نکرده بود که اینک آنرا متوقف کند. رزمندگان ایرانی برای سد کردن پیشروی دشمن، در سختترین شرایط دفاع میکردند و دشمن دهها شهر و صدها روستا و مناطق گستردهای از نقاط نفت خیز غرب و جنوب کشورمان را اشغال کرده بود.
آتش بس در این شرایط، اگر برای استراحت نیروهای صدام و حمله دوباره نبود، نوعی جایزه دادن به ارتش تجاوز گر عراق بود. معنای این کار این بود که عراق در عمق خاک ما باقی بماند. سپس جمهوری اسلامی برای هر متر مربع از خاک اشغال شده اش از سازمانهای بین المللی و در نهایت از آمریکا، تخلیه کشور را گدایی کند.
هیچ آزادهای و غیرتمندی این پیشنهاد را نمیپذیرفت تا چه رسد به امام و مردمی که به تازگی از میدان قیام علیه شاه پیروز بیرون آمده بودند. صلح و آتش بس در آن زمان توطئهای بیش نبود. دولتهای غربی و بعضی کشورهای عربی میخواستند به این وسیله و با شعار صلح طلبی، ایران و مردمش را در جهان گوشهگیر و منزوی کنند ...
-----
نام اسلحه: ویکرز 303
طول: یک متر 15 سانتی متر
وزن: 18 کیلوگرم
خشاب: 250 فشنگ
سرعت حرکت گلوله: 744 متر در ثانیه
[[page 4]]
انتهای پیام /*