با صدایی که رنگ باران است مینشینم کنار سجاده میکشم پر به آسمانِ نماز با دلی پاک و روشن و ساده vvv باز من مثل ابر دلتنگی روی سجاده، نرم میبارم چکه چکه دوباره اشکم را توی دشت نماز میکارم کوسکو و پاچا زودتر به قصر میرسند!