مجله کودک 244 صفحه 23

کد : 117080 | تاریخ : 05/05/1385

علی با خودش فکر کرد که.... حالا که دوباره اینجا هستم بهتره برم از نزدیک بازیکن­ها رو ببینم که ناگهان ... زود باش رختکن از این طرفه خیلی خوش خیالی­ها! بابا مثلا 10 دقیقه دیگه بازی داریم! بیا لباستو بپوش، آقای لیپی تو رختکن منتظرمونه لحظاتی بعد، علی در عین ناباوری، بین تشویق طرفداران وارد استادیومی پراز جمعیت شد. بعد از وارد شدن دو تیم به زمین، بازی با سوت داور آغاز شد. مشکل بعدی فرود است. جیمی از کارل می­پرسد که آیا آنها می­توانند با این سرعت فرود بیایند؟ و کارل جواب منفی می­دهد و می­گوید که جیمی به او قول داده بود که به موقع به مدرسه خواهند رسید.

[[page 23]]

انتهای پیام /*