تخیلیاند، اما میتوانند واقعی باشند. هر کدام از آنها بازتابی هستند از تجربیاتی که حدود 10 سال کار کردن در زمینه ورزش اندوختهام، از اتفاقاتی که افتاده و از آنچه از آن رویدادها در ذهن من باقی مانده است.
· از کارتان راضی هستید؟
بله، شغل پرهیجانی است. با آدمهای بسیاری ارتباط برقرار میکنید و دوستان زیادی پیدا میکنید. از دیگر ویژگیهای خبرنگار بودن سفرهایی است که برای تهیه گزارش پیش میآید. البته این شغل سختیهای خاصی هم دارد. به دلیل همین سفرها، روزهای زیادی را دور از خانواده هستیم. دیگر اینکه ذاتاً خبرنگار شغل پرمخاطرهای است. بارها در سراسر دنیا شاهد بودهایم که به یک خبرنگار و یا یک عکاس، در حین تهیه خبر و گزارش حمله شده است. مشغلههای ذهنی یک خبرنگار هم کم نیستند. در زمینه کاری خودمان مثلاً ممکن است مطلبی را به چاپ برسانیم و بعد با اعتراض یک یا چند تن از بازیکنان مواجه شویم و یا اینکه ممکن است نوشتهما به مذاق هواداران یک تیم خوش نیاید و بعضی وقتها ممکن است کار بالا بگیرد و همانطور که یکبار برای یکی از همکاران من اتفاق افتاد کار به تهیدد و سپس به نیروی انتظامی کشیده شود.
· برای شخص شما هم چنین اتفاقی افتاده است؟
به این شکل نه، اما به هر حال پیش میآید. اوایل کارم بود. مربی یکی از تیمها صحبتی بر علیه تیم مورد علاقه من کرده بود. صحبت او برخلاف نظر من بود. مطلبی که درباره صحبتهای او نوشتم مغرضانه بود و صحبتهای او را شدیدتر از آنچه گفته بود انعکاس دادم. بعداً خیلی از طرفداران آن مربی به من گفتند که کارم منصفانه نبوده است و درست هم میگفتند، برای من تجربهای شد.
· پس خبرنگار خوب باید منصف باشد.
خبرنگار خوب، و یا کلاً هر آدم خوبی، به نظر من باید از تندروی دور باشد و نه خیلی سیاه فکر کند و نه خیلی سفید، باید انسانی باشد با فکری خاکستری.
· شما به این شکل هستید؟
سعی میکنم که باشم اما کار به همین راحتی هم نیست. هر کسی، بخصوص افرادی چون من که به ورزش علاقه دارند، به هر حال طرفدار یک تیم هستند. خیلی
معلم از کارل میخواهد که اختراع خود را نشان دهد.
[[page 12]]
انتهای پیام /*