
پسر معرکه
بود،کارت حرف نداشت
علی فردا هم میای بازی کنیم؟
بازیت از قبل خیلی بهتر شده!
حالا با وجود تو ما یک تیم قوی داریم
من فردا صبح میام دنبالت
و اما در گوشه خلوتی ...
خوب کار من
دیگه تموم شد. علی هم
دیگه به این کفشها احتیاجی
نداره و اونها رو باید
برای کس دیگهای ببرم
خداحافظ بچهها
و به امید دیدار.
پایان.
جیمی از گدارد میخواهد تا با رادار خود
وجود هر پدر و مادری را گزارش کند.
[[page 24]]
انتهای پیام /*